متروپل

آغاز فیلم با سکانس سیاه و سفید از مصاحبه ی دو نفر با خانمی سالخورده خاتون (مهناز افشار) شروع می شود

آغاز فیلم با سکانس سیاه و سفید از مصاحبه ی دو نفر با خانمی سالخورده خاتون (مهناز افشار) شروع می شود پرسش کنندگان در پی یافتن رمز موفقیت خاتون و فرزندش، آرمان ماندگاری هستند و خاتون در جواب پرسش ترجیح می دهد خاطره ای از جوانی خود را بازگو نماید. با یک فلش بک به سال ها قبل باز می گردیم، فیلم رنگی می شود و در پی حوادثی خاتون به مکانی متروکه به نام سینما متروپل پناه می برد و تقریبا تمام رویدادها از این به بعد در همین مکان روی می دهد. این روایت غیر خطی در انتها دوباره به نقطه ی آغاز باز گشته و سیاه و سفید می شود.
نکته ی کلیدی و قابل توجه در متروپل زمان است فیلمساز با انتخاب فیلمبرداری سیاه و سفید در آغاز فیلم فضای گذشته را در مخاطب زنده می کند بنابراین زمانی که با فلش بک در پی خاطرات خاتون روان می شویم انتظار داریم به گذشته ای دورتر وارد شویم در حالی که چنین چیزی روی نمی دهد فیلم رنگی می شود و تمام جزئیات از وسائل نقلیه، ساختمان ها پوشش ها و حتی متروکه ی متروپل، مربوط به همین اکنون و حال ما است. از سویی دیگر دو قهرمان فیلم امیر (محمد رضا فروتن) و کاوه (پولاد کیمیایی) در برخی موارد در رویاها و خیال پردازی های خود صحنه هایی از فیلم های کلاسیک و سیاه و سفیدی که قبلا بر پرده ی نقره ای همین سینمای پر رونق گذشته نمایش داده شده را بازسازی می کنند که بازگوی خاطرات نوستالژیک می باشد. بدین ترتیب فیلمساز زمان گذشته ی پر رونق را با زمان موفقیت آمیز آینده با انتخاب یک مدیوم یعنی سیاه و سفید پیوند می زند. یا به زبانی دیگر آرزوی انتقال آن گذشته به آینده را برای سینما دارد و این چیزی جز امیدواری به آینده نیست. از طرف دیگر زمان حال پرتنش و ملتهبی که قسمتی از آن در مخروبه ی سینما متروپل در حال گذار است را آن چنان سیاه نشان نمی دهد و شاهد آن نیز درگیری های فیزیکی است که یا پشت پرده یا شیشه ی مات سینما صورت می گیرد و همچنین اکثر نماها و قاب بندی ها با میزانسن های پر رنگ و نشاط آور بسته می شوند، موسیقی متنی هم سو، ریتمی کند که حتی تعقیب و گریز را کم هیجان می کند. این نشان از آن دارد فیلمساز علاوه بر امیدی که برای آینده دارد و به مخاطب نشان می دهد، زمان حال را نیز قابل تحمل و سکویی برای موفقیت های آینده می داند و این نیز حکایت از آرامش درونی فیلمساز دارد و شاید حاصل تغییراتی است که تا کنون روی داده است و همچنان انتظار تحولات دیگری جهت بهبود شرایط سینما می رود.
زهره نبی زاده - کارشناس ارشد سینما
چاپ شده در روزنامه آفتاب یزد ۲۵/۰۳/۱۳۹۳ شماره ۴۰۶۷