چند بار مردن در یک عمر

بازیگران نامیرا هستند و به عبارت دیگر به واسطه بازیگری و ثبت لحظه‌هایی از بودن و وجود خود در قالب نقش‌های مختلف، مرگ را حتی شده به صورت مجازی و کنایی دور می‌زنند!

بازیگران نامیرا هستند و به عبارت دیگر به واسطه بازیگری و ثبت لحظه‌هایی از بودن و وجود خود در قالب نقش‌های مختلف، مرگ را حتی شده به صورت مجازی و کنایی دور می‌زنند!

البته این ادعای مطایبه آمیز ربطی به زندگی واقعی این موجودات دوست داشتنی و محبوب ندارد و وقتی جناب عزرائیل بخواهد گل های زندگی را بچیند، دیگر برایش توفیری نمی کند که آن انسان به ته خط رسیده بازیگر است یا مثلا کارمند بازنشسته فلان اداره. اما این مساله از آن روست که بازیگران در طول سال های فعالیت خود در نقش های مختلفی بازی می کنند و به همین دلیل هم تماشاگران را به خود عادت می دهند بنابراین حتی بعد از ترک این دنیای مادی نیز مخاطبان نسل های مختلف آنها را مرده نمی پندارند، چون هرگاه اراده کنند به تصاویر و نقش های به جامانده از ایشان رجوع می کنند و این یعنی «زندگی ابدیِ» بازیگران در اذهان مردم.

رضا کیانیان بازیگر توانمند تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران هم یکی از بازیگرانی است که بارها و در نقش های مختلف به انسان و شخصیتی جان داده و در بعضی از آنها نیز همان جان ناقابلِ نقش هایش را تقدیم آن اثر کرده و جان به جان آفرین تسلیم کرده است.

کیانیان سه نقش متفاوت را در سه گانه فرمان آرا درباره مرگ بازی کرده است که اتفاقا در همه آنها زندگی اش به پایان می رسد.

او در «بوی کافور، عطر یاس» نقش دوست نویسنده شخصیت اصلی را بازی می کند که در مقطعی از فیلم به طرز مشکوکی گم می شود و در نهایت هم خبر مرگش را می شنویم. در «خانه ای روی آب» هم او نقش دکتر سپیدبخت را بازی می کند که در پایان فیلم مورد هجوم مهاجمان سیاهپوش قرارمی گیرد و با ضربه های چاقوی آنها کشته می شود.

بازی او به نقش محمدرضا سعدی در فیلم «یک بوس کوچولو» هم به سرانجام مرگ می انجامد. او و اسماعیل شبلی (جمشید مشایخی) توسط فرشته مرگ بوسیده و راهی دیار باقی می شوند.

کیانیان در «گاهی به آسمان نگاه کن» ساخته کمال تبریزی هم همنشین مرگ و اصلا نماینده ملک الموت است که با آن شمایل بامزه در لحظات پایانی آدم های فیلم افتخار حضور می دهد و مهربانانه جان می ستاند.

این همه بار مردن سینمایی در یک عمر واقعی، کیانیان را بدجوری در مقابل مرگ بیمه کرده است و حتی باعث شده او با این واقعیت در بیشتر مواقع ترسناک دست به شوخی بزند و از آن نهراسد.

آن طور که خبرگزاری ایسنا گزارش داده، او بتازگی عکسی از سنگ قبر فردی به نام رضا کیانیان را برای تعدادی از دوستان و آشنایانش ایمیل کرده که بازخوردهای مثبت و منفی فراوانی هم نصیبش شده است.

خود کیانیان اما با آن روحیه سرزنده و طنازانه اش خیلی خوب و سرخوشانه با این موضوع کنار آمده و اعلام کرده که دیگر از مرگ نمی ترسد. راست هم می گوید، آدمی که پیشتر چند بار طعم مرگ را چشیده که باکی از مردن ندارد. سرت سلامت رضا کیانیان عزیز.

علی رستگار