سینمای ایران را ارزان نفروشیم!

این روز‌ها، بیشتر مدیران فرهنگی، به‌ویژه مسئولان سینمایی هر بار حرفی از کار و تولید سینمایی به میان می‌آید، می‌گویند «فعلا پول نیست...» عملاً منظور آنها این است که در این شرایط، کاری از دست ما بر نمی‌آید.

این روز‌ها، بیشتر مدیران فرهنگی، به‌ویژه مسئولان سینمایی هر بار حرفی از کار و تولید سینمایی به میان می‌آید، می‌گویند «فعلا پول نیست...» عملاً منظور آنها این است که در این شرایط، کاری از دست ما بر نمی‌آید.
این را که می‌گویند به ظاهر خیال خودشان و ما را راحت می‌کنند سپس منتظر می‌مانند تا بودجه برسد و آنها را از بیکاری دربیاورد، دلیل این امر آن است که برخی مدیران و مسئولان ما برای شرایط ویژه و سخت آموزش ندیده‌اند. یک مدیر کارآمد و خلاق به هیچ وجه منتظر نمی‌ماند تا اوضاع و شرایط بر وفق مراد وی قرار گیرد، بلکه سعی می‌کند در هر شرایطی با طراحی فکر‌ها و ایده‌های جدید، طرحی نو دراندازد و با استفاده از امکانات موجود، خود را از وضعیت بدی که در آن قرار دارد برهاند. اما بالعکس برخی مدیران ما تنها به وضعیت‌های طبیعی عادت دارند و همگی مصداق واقعی این جمله هستند که «باید همه چیز فراهم شود تا همه چیز اتفاق بیفتد».
همه ما به خوبی می‌دانیم که در حال حاضر در شرایط اقتصادی کاملا خوبی به سر نمی‌بریم و در شرایط تحریم قرار داریم. اما این وضعیت نمی‌تواند بهانه‌ای باشد تا برخی مدیران و مسئولان کشور در هر عرصه فعالیتی به‌ویژه در عرصه مورد بحث ما یعنی سینما، کار خود را به امید بهبود وضعیت متوقف کنند. مدیران سینمایی نباید وضعیت فعلی را بهانه کرده و سینما را تا اطلاع ثانوی تعطیل کنند و هیچ اقدامی در راستای بهبود وضعیت نابسامان تولید فیلم در کشور نکنند.‌‌ همان طور که گفته شد در چنین شرایطی اقدام درست این است که یک مدیر، خلاقیت خود را در این برهه زمانی نشان دهد و از کمترین امکاناتی که در وضعیت موجود از آن بهره‌مند است، بهترین نتیجه ممکن را بگیرد. در واقع این شرایط فرصت بسیار خوبی برای یک مسئول است که توانایی مدیریتی خود را بیازماید و به قابلیت مدیریت بحران خود پی ببرد.
باید در نظر داشت که سینمای ایران همچنان می‌تواند مثل سال‌های گذشته در جهان خودی نشان دهد و به اصطلاح عرض اندام کند. بنابراین باید دوباره این صنعت را در کشور جدی گرفت، به آن اعتماد کرد و بال و پر داد تا بتواند پرواز کند. در حال حاضر سینمای ایران دو ویژگی دارد که می‌تواند آن را همچنان سر پا نگه دارد. یکی داستان‌های بکر، تازه و جذاب و دیگری کارگردان‌های جریان‌سازی که در سطح جهان نیز شناخته شده هستند. نشان به آن نشان که ایران تنها کشور منطقه است که بیشترین تولید را در عرصه فیلم‌های هنری داشته است و بیشترین جوایز معتبر بین‌المللی را از اسکار گرفته تا کن، ونیز، برلین و نانت فرانسه از آن خود کرده است. علاوه بر این‌ها ما سرمایه‌داران بسیار معتبر و شناخته شده‌ای در داخل و به‌خصوص خارج از کشور داریم که با ایجاد اطمینان از سوی مسئولان سینمایی، حاضر به سرمایه‌گذاری و مشارکت در تولید فیلم هستند.
بدین ترتیب در وضعیت فعلی مدیران ما می‌توانند با تکیه بر این داشته‌ها و استفاده از یک برنامه مدون و دقیق و اعلام عمومی و شفاف آن از طریق رسانه‌ها و مطبوعات داخلی، سرمایه‌گذاران سرگردان و عاشق فرهنگ و هنر کشور را سمت و سو دهند و با بهره‌گیری از اعتبار دولت و وزارتخانه به آنها اطمینان دهند که از آنها و سرمایه‌شان دفاع خواهند کرد. زیرا اقدامات فردی تهیه‌کنندگان و فیلمسازان ما در این راستا و در جهت جذب این سرمایه‌ها عموما با مشکلاتی روبه‌رو بوده است. به همین سبب برای رسیدن به این هدف باید مسئولان سینمایی وارد گود شوند، همه صاحبان پول و ثروت را در داخل و خارج از کشور شناسایی کرده و با آنها ارتباط برقرار کنند تا بدین وسیله آنها را به‌عنوان کسانی که می‌توانند چرخه اقتصادی صنعت سینما را به گردش درآورند، به رسمیت بشناسند.

مهرداد غفارزاده