آزموده را آزمودن...

خیلی از هنرمندان دوست دارند به هنرهای دیگر هم سرک بکشند و آن را تجربه کنند.

خیلی از هنرمندان دوست دارند به هنرهای دیگر هم سرک بکشند و آن را تجربه کنند. مثلا بازیگر هستند و دوست دارند عالم موسیقی را تجربه کنند. خواننده هستند و دوست دارند بازیگر شوند. آهنگساز هستند و می‌خواهند نقاشی را تجربه کنند، ‌خیلی‌ها هم در این سال‌ها دست به قلم شده‌اند و شعر و داستان نوشته و منتشر کرده‌اند.

خلاصه آن که هنرمندان تجربه های کوچک و بزرگی را در این مسیر رقم زده اند و هر بار تب یک هنر، هنرمندان رشته دیگری را به خود جذب کرده است البته همه این هنرمندان تجربه هنرهای دیگر را حق طبیعی خودشان می دانند و در برابر انتقاداتی که از آنها می شود بشدت واکنش نشان می دهند.

از طرفی، خود هنرمندان نیز از ورود فردی بیگانه ولو مشهور به پایگاه تخصصی شان چندان استقبال نمی کنند، این روند همیشه مخالفان زیادی داشته است، مثلا عکاسان از ورود چهره های سینمایی به عرصه عکاسی اظهار نارضایتی کرده و گفته اند این اتفاق موجب می شود آثار حرفه ای آنها تحت الشعاع نام یک ستاره قرار گیرد که چندان توانایی هم در حوزه عکاسی ندارد و البته در مقابل هنرمندان هم همیشه تاکید کرده اند جای کسی را تنگ نکرده اند و دوست دارند هنرهای مختلف را تجربه کنند.

درباره این که این هنرمندان حق دارند هنرهای مورد نظرشان را تجربه کنند هیچ شکی وجود ندارد، اما زمان آن رسیده است تا نگاهی به نتیجه این تجربه ها هم بیندازیم.

به نظر می رسد اگر این روند را دقیق و منطقی بررسی کنند خودشان هم به این نکته برسند که بهتر است کار هنری و تخصصی خودشان را ادامه دهند و سعی کنند انرژی و توانشان را در مسیر هنری که موفقیت هایی در آن داشته اند به کار بندند؛ چون نه سینماگری که خواننده شده توانسته موفقیتی کسب کند و نه ترانه سرایی که آلبوم منتشر کرده است.

این نکته کاملا پذیرفتنی است که هنرمند حق دارد تجربه های مختلفی در عالم هنر داشته باشد، اما وقتی این تجربه ها مانند بادهای موسمی گذرا هستند و هیچ موفقیتی برایشان ندارد، بهتر است از تجربه های شکست خورده در این عرصه درس بگیرند و از تکرار بیهوده آن بپرهیزند که آزموده را آزمودن خطاست.

زینب مرتضایی فرد