از گلستان سینمای ایران ببر ورقی

۱۱۳ سال از زل زدن مظفرالدین شاه به دوربین میرزا ابراهیم‌خان عکاسباشی می‌گذرد و درست در همان سال یعنی ۱۲۷۹ هجری خورشیدی بود که سینمای ایران صاحب نخستین سالن سینمایی خود شد؛ فقط به فاصله پنج سال از اختراع جهانی سینما توسط برادران لومیر، البته اگر تاریخ فیلمسازی را هم مبنای شروع سینمای ایران حساب کنیم، باز هم قدمت فراوان و درخوری در این زمینه داریم.

۱۱۳ سال از زل زدن مظفرالدین شاه به دوربین میرزا ابراهیم‌خان عکاسباشی می‌گذرد و درست در همان سال یعنی ۱۲۷۹ هجری خورشیدی بود که سینمای ایران صاحب نخستین سالن سینمایی خود شد؛ فقط به فاصله پنج سال از اختراع جهانی سینما توسط برادران لومیر، البته اگر تاریخ فیلمسازی را هم مبنای شروع سینمای ایران حساب کنیم، باز هم قدمت فراوان و درخوری در این زمینه داریم.

سینمای ایران طی یک قرن فعالیت، ضمن از سر گذراندن فراز و فرودهای بی شمار، افتخارات زیادی در عرصه داخلی و بین المللی به دست آورده است. از همین رو از جایی به بعد نیاز به وجود مرکزی برای نگهداری جوایز، مدارک، اسناد و تجهیزات سینمایی به یک ضرورت تبدیل شد.

به همین سبب ارزش کار افرادی چون سیدمحمد بهشتی، عزت الله انتظامی، عباس کیارستمی، جمال امید، بهزاد رحیمیان، عزیز ساعتی و امیر اثباتی که خرداد ۷۷ زمینه تاسیس موزه سینمای ایران را فراهم کردند، بعدها بیش از پیش مشخص خواهد شد.

انتقال این موزه به مکان فعلی، یعنی باغ فردوس تاریخی و پرخاطره در سال ۸۱ آنجا را به پاتوقی برای علاقه مندان و پژوهشگران تبدیل کرد.

تالار آغازگران، تالار معاصران، تالار افتخارات و جوایز، اتاق سالن سینما از آغاز، اتاق سینما و کودک، اتاق سینما و دفاع مقدس، اتاق سینما در گذر تاریخ، اتاق صدا، موسیقی، دوبله، اتاق ارامنه و سینما، اتاق تاریک، اتاق نمایش خانگی، خانه فرهاد و نام آوران سینمای ایران قسمت های مختلف موزه سینما را تشکیل می دهد که با مشاهده آنها می توان برگ های تاریخ سینمای ایران را ورق زد.

مرور فشرده و اجمالی سینمای ایران ضمن به جا آوردن رسم خاطره بازی و ارج نهادن به سنت نوستالژیک، درس پرنغز و نکته و عبرت آموزی برای سینماگرانی است که جا پای بزرگان گذاشته اند و امروز پرچمدار نسل های پرافتخار گذشته هستند.

انتظار از سینمایی که صد و اندی سال از آغاز فعالیتش می گذرد، این است که جدا از پیشرفت های تجهیزاتی و تکنولوژیکی، در بحث کیفیت و ساختار و مهم تر از همه اخلاق نیز گامی رو به جلو برداشته باشد.

خب البته قطع به یقین حتما قدم های مثبت و روبه جلویی برداشته شده، اما اتفاقات و حوادث این یکی دو سال اخیر در سینما همچون شرایط بد تولید و اکران، سینماهایی که یکی پس از دیگری تعطیل می شود و دوستانی که برای در دست گرفتن چندصباحی قدرت به جان آبروی یکدیگر افتاده اند، آدم را به این نتیجه نمی رساند که ما کشوری با این پشتوانه تاریخی سینمایی هستیم.

بد نیست، سینماگران دو طیف ماجرای خانه سینما نیز هرازگاهی مثل تماشاگری عادی و علاقه مند سری به موزه باغ فردوس بزنند و با مرور سرگذشت و نشانه های بانیان و بزرگان پرافتخار دمی تامل کنند و بیندیشند واقعا این هزینه ای که آنها بر سینمای امروز تحمیل کرده اند، در مقابل میراث پیشینیان چه ارزشی دارد؟

علی رستگار