اولین آشنایی من با آقای «علی رهبری» به سالهای ۵۰خورشیدی برمیگردد؛ یعنی زمانی که برادر بزرگم هوشنگ در ارکستر «ژونس موزیکال» ویولن میزد و آقای رهبری، رهبریاش میکرد.
اولین آشنایی من با آقای «علی رهبری» به سالهای ۵۰خورشیدی برمیگردد؛ یعنی زمانی که برادر بزرگم هوشنگ در ارکستر «ژونس موزیکال» ویولن میزد و آقای رهبری، رهبریاش میکرد. آقای «رحمتالله بدیعی» ویولن اول بودند، در کنارش هوشنگ مینشست و بعدتر هم نوازندگانی مثل «همایون رحیمیان» و «رضا عالمی». اما با آقای رهبری وقتی از نزدیک آشنا شدم که در سال۸۴ به دعوت مرحوم «فریدون ناصری» برای رهبری ارکستر سمفونیک به تهران آمدند. نخستین اجرایمان سمفونی «دنیای نو» دوورژاک و سمفونی شماره چهارم چایکوفسکی بود. کمی بعدتر قرار شد آقای رهبری بمانند و ایشان هم مشغول برنامهریزی برای ارکستر شدند. نوازندگان، انگیزه تازهای پیدا کرده بودند و آماده همکاری و اجراهای تازه شدند. یادم هست که به ایشان گفتم، حتی اگر لازم باشد خودم هم در آزمون ورودی ارکستر شرکت میکنم. اما متاسفانه وضعیت بهخوبی پیش نرفت و اجرای دوممان، سمفونی شماره ۹ بتهوون آخرین اجرای ما با آقای رهبری شد؛ اجرایی که یکی از بهترینها در دوره حضورم در ارکستر سمفونیک تهران بود.
موفقیت آقای رهبری در ارکستر سمفونیک تهران و قطعا هر ارکستر دیگری دو علت دارد؛ احاطه علمی و توانایی فردی. چندین سال قبل در کلاسهای رهبری «توماس کریستین داوید» رهبر برجسته شرکت کردم و خاطرم هست که تاکید آقای داوید غیر از آگاهی و توانایی علمی، بر منش و رفتار رهبر ارکستر بود. آقای داوید معتقد بودند که یک رهبر باید کاریزما و جذبه داشته باشد؛ وقتی دستش را تکان میدهد، باید ارکستر زنده شود و دوباره جان بگیرد. این مهمترین ویژگی آقای علی رهبری است. ایشان هم صبر و حوصله کافی دارند و هم شناخت درستی از وضعیت روحی و روانی اعضا. به همین دلیل میتوانند با اعضای ارکستر به خوبی ارتباط برقرار کنند. من فکر میکنم آقای رهبری ذاتا رهبر هستند. علاوهبر این، قطعاتی را که اجرا میکنند مثل کف دست میشناسند. آقای رهبری میدانند که وقت تمرین مثلا باید بر چه قسمتهایی تاکید کنند و چه قسمتهایی را رها کنند تا در نهایت کار درست به بار بنشیند. وقتی یک نوازنده با رهبری که دارای چنین خصوصیاتی است کار میکند، خودش را کاملا در اختیار او میگذارد، اما وقتی نقطه ضعفی در کار یک رهبر ببیند، جذبه و کاریزمای رهبر هم برایش میشکند و دایم شک میکند؛ آقای علی رهبری نقطه ضعفی ندارد. البته ارکستر سمفونیک تهران کار با رهبران برجسته دیگری را همچون آقای «لوریس چکناواریان» در کارنامهاش دارد که با رهبریشان خون تازهای در رگهای این ارکستر جاری کردهاند.
ارسلان کامکار
آهنگساز و نوازنده
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است