نقد و تحلیلی بر فیلم "هیس دخترها فریاد نمی زنند"

"هیس، دخترها فریاد نمی زنند" فیلمی از پوران درخشنده به خودی خود از آن جهت که ساخته ی انگشت شماری از زنان فیلمساز می باشد قابل توجه و سپاس است.

▪ نگاهی به یک هشدار
"هیس، دخترها فریاد نمی زنند" فیلمی از پوران درخشنده به خودی خود از آن جهت که ساخته ی انگشت شماری از زنان فیلمساز می باشد قابل توجه و سپاس است. پوران درخشنده تقریبا در تمامی ساخته هایش نشان داده که ناهنجاری های اجتماعی برایش مهم بوده و دغدغه اصلی فیلمسازی وی می باشد. "هیس، دخترها فریاد نمی زنند" نیز از این قاعده جدا نیست این فیلم داستان تعرض افرادی است ضعیف النفس که آسیب پذیرترین قشر جامعه، یعنی کودکان را هدف قرار داده اند. فیلمساز در پی ریشه یابی این ناهنجاری است او در این فیلم به خوبی نشان می دهد سهل انگاری و اعتماد والدین به افراد غیر مطمئن چگونه می تواند زمینه ها ی وقوع جرم را فراهم آورد و از سوی دیگر سرپوش گذاشتن بر جرم واقع شده به بهانه حفظ آبرو، باور غلطی است که باعث حق السکوتی می شود که بهای آن، حیات و تکرار چنین حوادث شرم آوری است.
نکته مهم و قابل توجه دیگری که فیلمساز در "هیس، دخترها فریاد نمی زنند" با مخاطب در میان می گذارد این است که اگر چه نامردانی اندک باعث چنین حوادث تاسف آوری می شوند اما مردان درستکار فراوانی در پی حمایت بی دریغ خود از زنان، کودکان و اقشار آسیب پذیر هستند چه آن که هر مردی می داند که حاصل رفاه، امنیت و آسایش زنان و کودکان جامعه امنیت و آسایش خویش نیز می باشد.
اگر چه محور اصلی فیلم یک موضوع ضد اخلاقی است اما فیلمساز با پرهیز از گفتمان و تصاویر تحریک کننده و مشکوک به غیر اخلاقی فضای اخلاق مدارانه و قابل قبولی را بر فیلم حاکم نموده است. از نقاط قوت دیگر فیلم در سکانس آغازین نمایی از شیرین (طناز طباطبایی) با لباس و دست خون آلود حکایت از حوادث مهم درون فیلم دارد و در پی آن سکوت شیرین تعلیقی ایجاد می کند که مخاطب را برای پیگیری داستان تشویق می نماید. در ادامه فیلمساز روایت را به صورت غیر خطی شکسته و با فلش بک از یکنواختی فیلم کاسته و اطلاعات لازم را برای درک حوادث در اختیار مخاطب قرار می دهد. وی به خوبی پایان فیلم را با فریاد شیرین و برش به شادی کودکان در فضایی معلق می بندد و برداشتی چندگانه را برای مخاطب فراهم می کند. با این وجود فیلم نیز مانند بسیاری از فیلم های اخیر از مشکل فیلمنامه رنج می برد. می توان فیلم را از دید ساختاری به دو پاره تقسیم کرد. پاره اول که تقریبا شامل دو سوم فیلم می شود از ریتمی یکنواخت برخوردار است. اگر چه فیلمساز در این قسمت کوشیده است برای باورپذیری، فیلم را به نوعی واقع گرایی پیش راند اما در برخی از موارد مانند شخصیت پردازی امیر علی نامزد شیرین (نیما صفایی) و رفتار غیر عادی او، فیلم را از این منظور دور نموده است. اما پاره دوم فیلم یعنی برگزاری دادگاه به گونه ای کاملا شعاری از قسمت اول جدا می شود و در پی حکم آن دادگاه شاهد گونه ای از اکشن هستیم که وکیل شیرین (مریلا زارعی) و امیر علی به دنبال راهی برای نجات شیرین می گردند این یک سوم پایانی –به جز پایان فیلم- باعث دو گانگی و آسیب فیلم شده است. اما در مجموع شجاعت ورود به چنین مسائل حساس و بحث برانگیز اجتماعی از سوی فیلمساز محترم قابل سپاس می باشد و از سوی دیگر هشداری تاثیر گذار و رهنمودی برای جلو گیری از وقوع چنین حوادث شومی است.

زهره نبی زاده
کارشناس ارشد سینما
چاپ شده در روزنامه آفتاب یزد ۰۲/۰۶/۹۲ ، شماره: ۳۸۴۲