نگاهی به "گذشته"

"گذشته" ساخته اصغر فرهادی را می توان از چندین سویه ی متفاوت نگریست یکی از آن سویه ها عنصر ساختاری است.

"گذشته" ساخته اصغر فرهادی را می توان از چندین سویه ی متفاوت نگریست یکی از آن سویه ها عنصر ساختاری است. فرهادی "گذشته" را به شیوه خطی پیش می راند. ساختار فیلم کلاسیک نیست و سبک خلاقانه و فردی فیلمساز را دارد. وی در این پیش رانه شخصیت های خود را به تدریج وارد می کند و با قرار دادن دو یا چند نفر از این شخصیت ها مقابل یا در کنار هم روایتگر فیلم می شود اساس فیلم گفتگو محور است به همین دلیل برای بازگشت به گذشته احتیاجی به فلش بک و شکست خطی فیلم وجود ندارد و تنها با یادآوری خاطرات از راه گفتمان پلی به گذشته ایجاد می شود عنصر تعلیق و پرسشگری همچنان در این فیلم وجود دارد و مخاطب برای انتخاب جواب های چند گانه ی ممکن وتکمیل جاهای خالی پازل طراحی شده، آزاد است.
سویه دیگر فیلم موضوع آن است. "گذشته" اشاره مستقیمی به مفهوم و باور زمان و کارکرد آن در مسیر زندگی انسان دارد. گذشته و آینده دو واژگانی است که برای نشان دادن زمانی متفاوت با حال که اولی از دست رفته است و دومی تخیل یا امید و آرزوی دست نیافته است. آن چه فرهادی در "گذشته" به مخاطب نشان می دهد تنها زمان حال است و آن چه از گذشته باقی است تنها یاد و خاطره های متفاوت در ذهن شخصیت ها است و آینده اقدامی در حال، برای رسیدن به آرزوها است. گفتمان، شخصیت پردازی ها و ساختار فیلم، تایید کننده ی این موضوع یعنی تصویری از زمان حال است . سمیر (طاهر رحیم) احمد (علی مصفا) و لوسی در باورهای گذشته و وابسته به آن رفتار می کنند، تنها ماری (برنیس بژو) است که قصد دارد پل های گذشته را خراب کند تا شاید به آینده ای بهتر دست یابد.
فرهادی که اولین فیلم سینمایی خود را خارج از ایران و متکی به فرهنگ غیر ایرانی –فرانسوی- ساخته در پی نشان دادن همان دیدگاه های انسانی و اخلاقی مانند پنهان کاری/روشنگری، دروغگویی/راستگویی، خیانت/وفاداری، نفرت/عشق و نتایج حاصل از آن می باشد که به باور او در همه ی فرهنگ ها وجود دارد و در فیلم های قبلی نیز به آنها پرداخته است. به نظر می رسد که فرهادی در این فیلم ها بدنبال طرح این موضوع برای سایر ملت ها بوده است که ایرانی هم انسانی است مانند دیگران، همانند با تمام احساسات و درک و فهم و دردهای مشترک انسانی و اما تفاوت "گذشته" با سایر فیلم های وی برای مخاطبان ایرانی دیدن همان موضوعات است اما با سویه ای از طرف خارج به داخل بدین معنی که فرهادی هم وطنان خود را مخاطب قرار می دهد که در انسانیت با دیگران یکسان و مشترک هستید و تفاوت ها تنها در سبک زندگی است.
.به نظر نگارنده پر رنگ ترین تم "گذشته" بد گمانی و بد فهمی و نتایج ناشی از آن است و راه حل پیشنهادی فیلمساز گفتگوی صریح و رو در رو می باشد. احمد به علت آنکه در گذشته دلایل ترک ماری و بازگشت به وطن را برای او توضیح نداده و اکنون نیز ماری اجازه بازگویی را به وی نمی دهد سرانجامی جز جدایی ندارند. در جایی دیگر بد فهمی سمیر ازعلاقه و عشق همسرش نسبت به او باعث دوری و سرد شدن روابطشان و علاقه مندی اش به ماری می شود و در پی آن همسر سمیر که به رابطه او و کارگرش (نعیما) بد گمان شده به نتایج فاجعه باری منجر می شود، یکی به رابطه ای غیر اخلاقی پناه می برد و دیگری خود کشی را انتخاب می کند. اما زمانی که احمد با لوسی و فؤاد و همچنین سمیر با فؤاد رو در رو گفتگو و به حل بد گمانی ها و بد فهمی ها می پردازند گره های داستان نیز کم کم باز می شوند.

زهره نبی زاده - کارشناس ارشد سینما
چاپ شده در روزنامه اسرار ۲۴/۰۴/۹۲ شماره ۲۳۲۱
چاپ شده در روزنامه آفتاب یزد ۲۴/۰۴/۹۲ شماره ۳۸۱۵