شرح دلپذیر محمد صالح‌علا از اولین عشقش

محمد صالح‌علا، مجری معروف تلویزیون که او را با برنامه خوب «چند قدم مانده به صبح» به یاد داریم در شماره جدید مجله کتاب پنجشنبه یک متن عاشقانه درباره خودش نوشته است که بدون هیچ …

محمد صالح‌علا، مجری معروف تلویزیون که او را با برنامه خوب «چند قدم مانده به صبح» به یاد داریم در شماره جدید مجله کتاب پنجشنبه یک متن عاشقانه درباره خودش نوشته است که بدون هیچ توضیح اضافه آن را می‌خوانیم:
پنجشنبه ۱۴ اسفند ساعت ۱۱ صبح من عاشق شدم، هوا ابری بود و همه باران‌های عالم سر من می‌ریخت. گفتن از آن روز که عاشق شدم چه خوب است. مثل این است که روی زخمی را بخارانی نه بیشتر.
عشق مثل دامنی گر گرفته است، هر طرف که می‌دوی شعله‌ورتر می‌شوی. چیزی به ظهر نمانده بود. تا ۳ شمردم و پنجره را باز کردم و ناگهان عاشق شدم. روزی که من عاشق شدم عالم توفانی شد. پنجره‌ها و درها باز و بسته ‌شدند و شرق و شروق به هم خوردند. شیشه‌ها ‌ریختند و آینه ترک برداشت. قیامت بود. روزی که من عاشق شدم دریای مازندران با جنگل و اغلب درختان عازم من بودند.
کوه‌ها کج و مج می‌شدند. غوغایی بود. آن روز اگر به اصفهان می‌رفتم شیراز به استقبالم می‌آمد. من تا ۳ شمردم و پنجره را باز کردم. از همه جا صدای اذان می‌آمد، من هم از روی سپاسگزاری دولا شدم و دست خودم را بوسیدم. همان دست که پنجره را باز کرده بود. من با وضو عاشق شدم. چون خودم پیش‌پیش خبر داشتم. می‌دانستم حافظ برایم پیغام داده بود. دانشجو بودم.
دانشجوی کارگردانی. عشق از جمله پدیده‌هایی است که معدود نمی‌شود. عشق اول، دوم، سوم و...ندارد؛ یعنی عشق یکی است و آدمی تنها یک‌بار عاشق می‌شود، چنان‌که آن روز پنجشنبه ۱۴اسفند، من عاشق شدم، چنان که عصاره آن عشق ۳۰ و چندساله است و یک پسر دارد.