خواجه رشیدالدین فضلالله بن عمادالدوله ابوالخیر همدانی، سیاستمدار نامی و وزیر مقتدر دولت ایلخانی است که در سال ۶۴۵ هجری قمری در شهر همدان دیده به جهان گشود. شهرت خواجه رشید …
خواجه رشیدالدین فضلالله بن عمادالدوله ابوالخیر همدانی، سیاستمدار نامی و وزیر مقتدر دولت ایلخانی است که در سال ۶۴۵ هجری قمری در شهر همدان دیده به جهان گشود.
شهرت خواجه رشید و نام بلندی که از او در علم و ادب و ملکداری مانده، همانگونه که هاشم رجبزاده، استاد دانشگاه مطالعات خارجی توکیو و نویسنده کتاب خواجه رشیدالدین فضلالله نیز اذعان داشته است، پیش از آن که برای وزارت و سیاست کارسازش در دستگاه حکومت ایلخان و کارهای بزرگ و سازنده او در این مقام یا به سابقه نوشتههای علمی، کلامی و ادبی متعددش باشد، به واسطه تالیف تاریخ عظیم، بینظیر و ماندنی جامعالتواریخ است .خواجه رشیدالدین که مرد سیاست، مدیریت، امور دینی، فلسفه، طب، تاریخ، تالیف و انشا بود و به زبانهای فارسی، عربی، ترکی، مغولی و عبری آشنایی داشت، در جامعیت جامعالتواریخ بدان اندازه کوشید که امروزه تاریخپژوهانی چون ساندرز، نویسنده کتاب تاریخ فتوحات مغول، جامعالتواریخ را نخستین تاریخ اصیل جهانی پنداشته و محققانی همانند مورگان، مولف کتاب مغولها، اهمیت تاریخنگاری عصر مغول را مدیون و مرهون وجود آن دانستهاند. برخی تاریخنگاران همچون عبدالحسین زرین کوب، تاریخنگار و ادیب نامدار نیز پا از این فراتر نهاده و از جامعالتواریخ بدرستی به عنوان جسورانهترین و عظیمترین طرح در تاریخنویسی مسلمانان و نیای فراموش شده تواریخ امروز دانشگاه کمبریج یاد کردهاند. شیرین بیانی، مغولشناس مشهور و نویسنده کتاب ارزشمند «دین و دولت در ایران عهد مغول» نیز در این زمینه بر آن باور است که جامعالتواریخ عمدهترین و جامعترین منبع تاریخ مغول به شمار میرود و از جهت اهمیت تنها تاریخ جهانگشای جوینی - آنهم در چارچوبی محدود - با آن میتواند برابری کند. البته ادوارد براون در بررسی خود در کتاب ارزنده تاریخ ادبی ایران گفته است که «امتیاز کتاب جامعالتواریخ نه فقط از آن جهت است که دامنه مطالب آن وسیعتر و مهمتر است و نیز نه از آن حیث است که محتویات آن از منابع موثقه اعم از منابع کتبی و شفاهی تحصیل و به دقت فراهم شده، بلکه امتیاز آن در ابتکاری است که دارد. در عالم تاریخ نمیتوان گفت که هیچ کتاب نثر فارسی در قدر و قیمت با جامعالتواریخ برابری میکند».
واضح و آشکار است این کتاب که به تعبیر بارتولد، خاورشناس مشهور روس، یک دانشنامه بزرگ تاریخی است، و به تعبیر عباس اقبال، مولف کتاب «تاریخ مغول»، عظیمترین شاهکار تاریخی عصر مغول و از بزرگترین آثار ادبیات ایران و از مهمترین تواریخ عالم است، بهترین و ارزشمندترین کتابی است که میتوان از آن برای جست وجو در زوایای تاریک و ناشناخته عهد فرمانروایی مغولان بویژه روزگار غازانی یاری برگرفت.
این شاهکار تاریخنگاری ایرانیان که با همه تدابیر گسترده خواجه رشیدالدین، بخشهایی از آن از نیستی ایمن نماند، نمونهای ارزنده و سودمند برای تدوین تاریخ به مورخان همعصر او و آیندگان داد. در واقع، به برکت این کار خواجه بود که دوره حکومت ایلخانان مغول از لحاظ سیر تکاملی دانش تاریخ و برآمدن تاریخنگاران توانمند بر سایر ادوار برتری و امتیازی خاص دارد.
با تمام این اوصاف، آنچه از منابع تاریخی، حکمی و ادبی روزگار مغول برمیآید آن است که نه سیاستبازان آن عهد و نه مردمان آن عصر قدر خواجه و ارزش کارهای او را درنیافته و او را قربانی آز و جهالت خویش ساختند. آنچه روشن است این نمونه تدبیر، عقلانیت و دانش ایرانی که به قول حمدالله مستوفی، نگارنده کتابهای مشهور نزهتالقلوب، ظفرنامه و تاریخ گزیده، «وزارت آصف و بوذرجمهر با وزارت و تدبیر او خوار و حقیر بود» بر اثر دسیسهچینیهای درباریان و به تعبیر معینالدین نطنزی، نویسنده کتاب منتخبالتواریخ معینی، «به سعی جمعی صاحب اغراض» از جمله رقیبی سیاسی چون تاجالدین علیشاه جیلانی، در سال ۷۱۸ هجری قمری کشته شد.
امیر نعمتیلیمائی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است