ابرمرد جهان ادب

استاد یوسفی در سال ۱۳۴۰ یعنی هنگامی که به عنوان دانشجو وارد دانشکده ادبیات گردیدم می شناختم و از آن به بعد پیوسته چه در زمان دانشجویی و چه بعد از فراغت از تحصیل تا هنگام فقدان …

استاد یوسفی در سال ۱۳۴۰ یعنی هنگامی که به عنوان دانشجو وارد دانشکده ادبیات گردیدم می شناختم و از آن به بعد پیوسته چه در زمان دانشجویی و چه بعد از فراغت از تحصیل تا هنگام فقدان تاسف بارش به تفاریق همچون طلبه ای یا در کنارش بودم و یا از دور کسب فیض می نمودم. رعایت اصول انسانی و احترام به شخصیت و حقوق افراد از بارزترین خصیصه های ایشان بود. از افراد جلف و متظاهر و دروغزن به شدت بیزاری می جست. از قبول انجام هر گونه سفارش غیرمنطقی و نادرست پرهیز می کرد و چنانچه تعهدی می بست سخت پای بند انجام آن بود. نظم و ترتیبی عجیب بر کار و امور شخصی اش حکمفرما بود. فی المثل اگر نیاز به پاک کن یا کتابی خاص پیدا می کرد می توانست در تاریکی شب یک طبقه از منزل را طی کند و آن را از جایش بردارد. یادداشت ها و ترسلات دوستانه را اغلب با خودنویس و بسیار مرتب و زیبا می نوشت. هیچگاه دیده نشد برای یادداشت مطلبی، از کسی قلم یا کاغذ دریافت کند و یا به دنبال آن به جست وجو بپردازد. بسیار خوددار بود. کمتر عصبانی می شد. هیچگاه با صدای بلند نمی خندید. غدایش بسیار مختصر بود. لباسش همیشه آراسته و مرتب بود. اتاق و محل کار و به طور کلی زندگی شخصی او به دور از هر گونه تجمل و تکلف بود.
به آنچه سنتی اصیل بود علاقه نشان می داد. علاقه ای به مقام و منصب اداری و مملکتی نداشت. با همسر و فرزندان و حتی مستخدمه پیرش رفتاری کاملا دلسوزانه، پدرانه و درخور ستایش داشت. استاد مرحوم دو تالیف خود با عنوان های "روان های روشن" و "کاغذ زر" را به نام و به یاد آن ها مزین کرده است. علاقه وافر استاد یوسفی به تاریخ ایران ادب و شعر فارسی بر احدی پوشیده نیست. او در تحقیق بسیار دقیق، موشکاف و کنجکاو بود. به جست وجو در منابع مختلف و ارائه مشخصات کامل آن ها از قبیل ناشر، چاپ، صفحه و نظایر آن بسیار اهمیت می داد. حتی در فهارس و ترتیب الفبایی اعلام و لغات و ترکیبات کتاب هایش خود نظاره می کرد و گاه در تقدم و تاخر برخی کلمات و چگونگی املای آن ها ساعات متمادی با همکاران خود مجادله می کرد و به کرات اتفاق افتاده بود این بنده در تالیفات و تصحیحات ایشان نظیر: لطائف الحکمه، التصفیه فی احوال المتصوفه، ترجمه تقویم الصحه، برگ هایی در آغوش باد و دیداری با اهل قلم، که برخی از مواضع بالا را بر عهده داشتم صفحاتی متعدد سیاه کرده به دور می ریختم تا نظر استاد را جلب می کردم.
امانتداری استاد در امر تحقیق نیز درخور احترام است، چنان که اگر کلمه یا جمله ای در کتاب نقل می کرد که متعلق به دیگری بود نام آن شخص را در مقدمه یا حواشی ذکر می فرمود، نیز نام همه آن هایی که در چاپ آثارش نقشی داشتند از استاد دانشگاه تا حروف چین مطبعه را گرامی می داشت و با ذکر اسامی در پیشگفتار کتاب از آنان قدردانی به عمل می آورد.


نویسنده : دکتر غلامرضا زرین چیان