یوهان گوتلب فیخته فیلسوف‌ میهن پرست آلمان‏

یوهان گوتلب فیخته (‏johann gottlieb fichte‏) در سال ۱۷۶۲ در دهکده ای از آلمان به دنیا آمد. خانواده ای که وی در آن به دنیا آمد، اهل کلیسا و مردمی پرهیزکار بودند. پدر یوهان همواره او را به کلیسا برده …

یوهان گوتلب فیخته (‏johann gottlieb fichte‏) در سال ۱۷۶۲ در دهکده ای از آلمان به دنیا آمد. خانواده ای که وی در آن به دنیا آمد، اهل کلیسا و مردمی پرهیزکار بودند.
پدر یوهان همواره او را به کلیسا برده و با مسائل مذهبی و دینی آشنا می نمود.
او در کودکی به باهوشی و زیرکی معروف بود، به نحوی که یکی از بزرگان به خاطر همین هوشیاری، پرورش و کفالت او را قبول نمود.
دیری نپایید که دوران کودکی یوهان پایان یافت و در هجده سالگی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته الهیات آغاز نمود. در این مدت به مطالعه کتب مختلف می پرداخت و سعی داشت آگاهی خود را از علوم گوناگون بالا ببرد ولی علاقه وی بیشتر در زمینه فلسفه و موسیقی بود.‏
پس از اتمام تحصیلات، فیخته برخلاف تربیت دینی و رشته تحصیلی خود به امور کشیشی نپرداخت و ترجیح داد تا جهت امرار معاش به شغل معلم خصوصی بپردازد.
به همین دلیل به سوئیس مسافرت نمود، اما همت بلند و طبیعت منیع و عزم راسخ وی مانع از آن شد که سکونت دائمی در این شهر را بپذیرد، چرا که با خود عهد بسته بود که میان دانشمندان به مقامی بلند و علمی برسد. از این رو به جهت علم آموزی و کسب دانش به آلمان سفر نمود.
در آلمان با فلسفه و کتب کانت آشنا شد، مطالعه کتاب‌های کانت تاثیر زیادی در فیخته گذاشت به نحوی که به کنیگسبرگ رفته و در آنجا با کانت ملاقات کرد.
این آشنایی زمینه ای شد تا وی بر طبق فلسفه کانت رساله‌ای بر اساس دیانت نگارش نماید.
رساله فیخته مطابق میل و اندیشه های فلسفی کانت بود، از این رو کانت شخصاً آن را ترویج کرد.
هنوز مدت زیادی از انتشار این کتاب نگذشته بود که تصنیفات دیگری را نیز به ظهور رسانید، این امر زمینه تحقق آرزوی وی را فراهم ساخت‌ و نام و آوازه وی را بلند کرد.
همین شهرت باعث گشت تا در یکی از شهرهای آلمان به جای یکی از دانشمندان عالی قدر که تغییر شغل می‌داد به استادی دانشگاه برگزیده شد.‏
به نظر می آید در همین سال ها بود که زندگی مشترک خود را آغاز نمود. تدریس وی علاقه و پسند بسیاری از دانشجویان را برانگیخت در ضمن تدریس تصنیف هم
می‌کرد. اما هنوز شش سال از تدریس وی نگذشته بود که برخی از تعلیمات وی را با اصول دیانت منافی دانستند.
اما فیخته که فکری آزاد و مستقل داشت به جای مدارا و فروتنی، تدریس خود را در دانشگاه رها ساخته و به برلین رفت. چند سال در دانشگاه برلین به استادی پرداخت.
زمانی که فرانسویان به انقلاب پرداختند، فیخته ذوق و شوری از خود نشان داد و در تأیید آن نهضت، نگارش‌ها نوشت.
اما در دوره ناپلئون، میهن پرستی فیخته باعث شد تا بر ضد فرانسویان برای ملت آلمان سخنوری ها نماید که همه آنها معروف است، علاوه بر آن از هیچ کوشش برای تهییج همشهریان بر مقاومت با دشمن فرو نگذاشت.
همسر وی نیز در بیمارستان به پرستاری از بیماران و زخم خوردگان جنگی می پرداخت.
بعد از مدتی فیخته به مرضی که از بیماران جنگی به او سرایت کرده بود مبتلا شد و در سن پنجاه و دو سالگی در سال ۱۸۱۴ در گذشت.‏
از تصنیفات معروف او کتابی است به نام بنیاد تحقیق در علم، حقوق طبیعی، سرنوشت انسان، در احوال ضروری دانشمند، رساله ای در طریق وصول به زندگانی سعادتمند.
رساله ای هم که بر طبق فلسفه کانت نگاشته و پیش از این بدان اشاره کردیم به این اسم است نقادی در امر وحی. کتابی هم در علم اخلاق که در کمال اهمیت است از خود به جا گذاشته است.
مجموعه فلسفه و دیدگاه فیخته را می توان از این کتاب ها و تصنیفات وی نتیجه گیری نمود.‏