زریاب از نوادر روزگار بود

استاد شادروان، دکتر عباس زریاب، از نوادر روزگار بود و قدرش آن چنانکه می باید شناخته نشد، حتی اهل پژوهش و تحقیق نیز آنگونه که در خور مقام و شان علمی آن علامه دوران بود، از برجستگی …

استاد شادروان، دکتر عباس زریاب، از نوادر روزگار بود و قدرش آن چنانکه می باید شناخته نشد، حتی اهل پژوهش و تحقیق نیز آنگونه که در خور مقام و شان علمی آن علامه دوران بود، از برجستگی های او آگاهی کافی نداشتند. مطالبی که پس از درگذشت وی در نشریات به قلم دوستان و شاگردان او منتشر شد، البته تا حدی به شناساندن زریاب کمک کرد اما به نظر می رسد، اهمیت او همچنان مجهول مانده است.
در سال های نخستین دانشجویی، به درک محضر دکتر زریاب در دفتر مجله یغما نائل آمدم، از آن پس در پاره ای از جلسات سخنرانی وی در دانشگاه تهران، حضور یافتم. پس از انقلاب از آنجا که دکتر زریاب در موسسات علمی جدید حضور فعالی داشت، دیدار او آسان تر بود به ویژه، اواخر که چند سالی دستیار او در یکی از این سازمان ها بودم، استفاده از محضر فیض بخش او مداوم بود. نشستن در محضر زریاب افزون بر فواید فراوان علمی، بهره وری از فضائل اخلاقی و انسانی او بود. هر سخنی از زریاب حتی لطیفه های او آموزنده و رهگشا بود و هر نکته او اثری جدی و روشنگر بر اذهان اطرافیان باقی می گذاشت. برخوردها و رفتارهای ملاطفت آمیز زریاب حتی با کسانی که با او بر سر مهر نبودند، پندآموز و عبرت انگیز بود. او بدون آنکه تظاهری داشته باشد در رفتار خود جوهری انسانی داشت که حکایت از منشی آزاد می کرد.
دفتر کار او محل تجمع همه همکاران جوان یا استادان نام آور و فاضل بود. او حلال مشکلات همه و پاسخگوی سوالات و اشکالات در رشته های گوناگون بود. دکتر زریاب حافظه ای شگفت انگیز داشت و ذهن او گنجینه ای از خاطرات لطیف و پرمطلب بود و هر زمانی به مناسبت، نکته ها بیان می داشت. چند سال پیش روزی دکتر سیدجعفر سجادی بیتی از منظومه شاعری گمنام خواند و جویای نام سراینده کتاب و محل چاپ آن شد. زریاب بیت بیت از آن مثنوی را که بلند و نامشهور بود، خواندن گرفت و بی آنکه به ذهن فشار آورد نام شاعر، محل چاپ و سال آن را که در اوایل مشروطه بود بیان کرد و تعجب و اعجاب حاضران را برانگیخت. به ویژه باید از تسلط زریاب بر اشعار شاعران مشهور یا غیرمشهور عرب زبان یاد کرد.
از خاطرات تاسف بار من درباره استاد زریاب آن است که روزگاری نیت آن داشتم تا در محضر او به بهانه تصحیح کتاب "جهان آرای" قاضی احمد غفاری که تالیفی موجز، اما دقیق و پرمطلب از تاریخ عمومی به روایت مورخان اسلامی است یک دوره تاریخ جهان اسلام و ایران را نزد او آموزش ببینم، اما کسانی از کوته نظران کم کار که از تلاش دیگران هم نگران و ناشادند، زریاب را که موافقت خود را با این خواسته بارها اعلام داشته و نسخ خطی آن کتاب نیز فراهم آمده و شروع کار از هر نظر نزدیک بود، از این اندیشه باز داشتند، اکنون پس از گذشت چندین سال، یاد آن چیزی جز افسوس بر خاطر نمی گذارد.

نویسنده : سیدعلی آل داوود