کارگردانی با انرژی مضاعف

رامبد جوان در نگاه اول به عنوان بازیگری مستعد شناخته می شود که نخستین بار با مجموعه خانه سبز شناخته شده و با مومیایی ۳ بارقه های امید را در دل ها زنده کرد. بازیگری که گرچه جنس بازی …

رامبد جوان در نگاه اول به عنوان بازیگری مستعد شناخته می شود که نخستین بار با مجموعه خانه سبز شناخته شده و با مومیایی ۳ بارقه های امید را در دل ها زنده کرد. بازیگری که گرچه جنس بازی اش بی شباهت به بازی کمدین معروف،"جیم کری" نبود،اما حرکات منحصربفرد،لحن ویژه و انرژی مضاعف مشهود در بازی اش، و ی را از سایر همتایانش در سینمای ایران متمایز می کرد. با این همه به نظر می رسد زمان آن رسیده باشد که از رامبد جوان با عنوان پرطمطراق "کارگردان" یاد شده و بین رامبد بازیگر و رامبد کارگردان تمایز قائل شویم. کارگردانی که گرچه آثار تقریبا جدی چون گمگشته را در کارنامه دارد، اما همچنان علاقه همیشگی خویش به مقوله طنز را حفظ کرده تا جایی که اکنون سه فیلم سینمایی با مایه های کمدی را در کارنامه خویش دارد.سه فیلمی که همچون پله های یک نردبان،پیشرفت تدریجی و گام به گام وی را نشان می دهند.
اگر اسپاگتی در هشت دقیقه تنها به منزله دروازه ای برای ورود جوان به عالم سینما تلقی می شد، پسر آدم،دختر حوا کمدی آبرومندی بود که در میان انبوه کمدی های نازل روی پرده، نشانه هایی چند از نگاه هنرمندانه جوان را به همراه داشت.حال با ورود آقایان ممنوع سینمای ایران به یکباره خود را صاحب کارگردانی می بیند که ثابت کرده است درک مناسبی از طنز داشته و اگر فیلمنامه سنجیده و شسته رفته ای در اختیار داشته باشد، قادر است حرف های بیشتری برای گفتن داشته باشد.
ترکیب پیمان قاسم خانی و رامبد جوان که با سریال مسافران احیا شده بود، این بار یکی از آرمانی ترین حالات ممکن زوج های فیلمنامه نویس-کارگردان را شکل بخشیدند تا ورود آقایان ممنوع به عنوان یکی از معدود کمدی های تماشایی این سالها معرفی شود. از این رو مهمترین امتیاز جوان را می بایست در اعتماد محض و وفاداری تمام و کمال وی به فیلمنامه پیمان قاسم خانی دانست. فیلمنامه ای سرشار از موقعیت های طنز که از شوخی های بکر کلامی نیز بی بهره نبوده و قادر است در لحظاتی به شکلی مسلسل وار از بیننده اش خنده بگیرد.
حسن کار جوان در این بوده که توانسته است با انتخاب صحیح،چینش دقیق و البته هدایت مناسب بازیگران، به بالاترین ظرفیت ممکن در اجرای فیلمنامه دست یافته و لحظات شاد و مفرحی را ایجاد کند. به عنوان نمونه نگاه کنید به نوع بازی و نگاه های خانم دارابی (ویشکا آسایش) که در عین جدی بودن، از طنزی ظریف برخوردار بوده و تقابل آن با سادگی و سرخوشی آقای جبلی (با بازی خوب رضا عطاران) کمدی موقعیت نابی را خلق می کند.
در عین حال به نظر می رسد یکی از دلایل موفقیت ورود آقایان ممنوع را باید در این امر جستجو کرد که رامبد جوان این بار هوشمندانه، خود از ایفای نقش بازیگری صرف نظر کرده تا تمامی توجهات خود را به کارگردانی چنین اثری معطوف کند. این مورد در سریال توطئه فامیلی نیز اتفاق افتاد تا از نگاه جدی تر جوان به مقوله کارگردانی حکایت کند. با این همه پخش همزمان سریال توطئه فامیلی و اکران فیلم سینمایی دختر شاه پریون و اختلاف کیفی فاحش این دو اثر با ورود آقایان ممنوع باعث می شود نگاه تردیدآمیزی به آینده کاری رامبد جوان وجود داشته باشد.این مساله که جوان بهرحال دوست ندارد از قافله بازیگری سینمای ایران عقب بماند و همچنین تمایل دارد فیلم ها و سریال های تازه ای را به کارنامه کاری خویش در مقام کارگردان بیفزاید،نباید موجبات نزول و عقب گرد وی را فراهم آورد.جوان باید باور کند که با ساخت ورود آقایان ممنوع، خود به خود توقعات را بالا برده و کوچکترین خدشه در کارنامه هنری وی می تواند او را از ادامه این روند صعودی بازدارد.

نویسنده : فرهاد خالدار