لطیفه ها و جوک های خنده دار و با حال

.◊.◊.◊.◊.◊.  جوک های باحال و خنده دار   .◊.◊.◊.◊.◊.

واکنش پسرا بعد از اتمام مکالمه با نامزدشون :

پسر آمریکایی :

تلفن رو بغل میکنه و میره تو حس !

پسر فرانسوی :

تلفن رو ماچ میکنه !

پسر ایرانی :

۱#*۱۴۱*

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

فقط یه ایرانی میتونه از بی قانونی مملکت بناله، اما موقع دعوا و درگیری بگه مملکت قانون داره!

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

پل هوایی رو ساختن که آدم جونش در امان باشه! ولی شب که میخوای رد شی

انقدر سیبیل کلفت اون بالا خوابیده که اگر از وسط اتوبان با چشم بسته رد بشی سالم تر میرسی مقصد…!!!

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

سر امتحان شهری دختره اومد نشست پشت فرمون

سرهنگ گفت روشن کن برو عقب.. !!

دختره ماشینو روشن کرد

پیاده شد رفت عقب نشست….

دیگه کسی سرهنگ و از اون روز تا حالا ندیده. میگن تو کوچه ها بادکنک میفروشه.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﮐﺮﻭﮐﺪﯾﻞ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﻪ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﻫﯿﮑﻠﺶ ﺗﺨﻢ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ؟

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

دو قانون اصلی برای ازدواج:

1- قبل ازدواج خیلی خوب فکر کنید ..

2- بعد ازدواج دیگر اصلا فکر نکنید !

چون اگه تو قانون اول خوب فکر میکردی کارت به اینجا نمی کشید .

مثل بچه خوب سرتو بنداز پایین زندگیتو بکن ! دیگه اتفاقیه که افتاده ..

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

انقده دوست دارم بشینم سر سفره با غذا بازی کنم

بعد ازم بپرسن چی شده؟

منم بگم هیچی و برم تو اتاقم

لامصب خیلی باکلاسه

ولی نمیشه

همیشه گشنمه….

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

دیشب پوست هندونه رو گذاشتیم دم در

مامور شهرداری آیفونو زده میگه :

با ژیلت تمیزش کردین؟

یعنی دیگه آب شدیم رفتیم تو زمین….

نمیفهمه گرنیه

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

انصاف بدید نباید جوان ۲۷ساله‌ای رو که دهانش رو وقت غذا خوردن نمی‌بنده برای همیشه به کویر تبعید کرد؟

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

جدی چی شد که همه ی پسرهای جامعه ی ما همزمان تصمیم گرفتن دور کله شون خالی باشه فقط قسمت بالاییش رو یه تپه مو بزارن و ریش شون رو کلن نزنن؟

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

یکی از فامیلای خرخونمون سر جلسه کنکور از شدت استرس از حال رفت بردنش بیمارستان بهوش اومد فهمید نتونسته کنکور بده دوباره بیهوش شد.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

یارو تازه فوقِ دیپلمش رو تو رشته پرورش تخم پرندگان اهلی از دانشکده غیرانتفاعی و غیر حضوری علمی کاربردی تو قریه ی مسلم آباد

از توابع یاقوت شهر سفلی مَمَسنی به زور سه ترم مشروطی و دو جلسه تشکیل شورا و نامه از امام جماعت مسجد شون گرفته (نفسم گرفت)

اونوقت برگشته میگه: از این مملکت باید رفت ، سقف اینجا واسه من کوتاست ..

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

به سلامتی روزی که اسمم بیاد رو لب رفیقام…

پوزخند بزنن و با پشت دست اشکاشونو پاک کنن وبگن هههههههی!!کی فکرشو می کرد؟؟

اون پورشه خریده و ما هنوز پراید سوار می شویم..

چیه فک کردی میخوام بمیرم؟؟

خودت بمیری مگه من جای تورو تنگ کردم؟؟

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

پسر: بابا تورم یعنی چی؟

پدر: یادته دو سال پیش گفتم اگه پسر خوبی باشی میریم کیش؟

پسر: آره آره خیلی خوش گذشت، امسالم میریم؟

پدر: امسال اگه تا قیام قیامت هم پسر خوبی باشی از شاه عبدالعظیم اونورتر هم نمیتونیم بریم، به این میگن تورم.

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

رفتم خونه مادربزرگم یه کاسه مغز پسته گذاشت جلوی من چند تایی خوردم دیدم

پسته ها نم کشیده گفتم ننه پس چرا اینجا اینجوریه

گفت: اینا توی سوهانا بود که داییت سوغاتی آورده بود سوهان هاشو مکیدم اینم پسته هاشه من که دندون ندارم خب!