مطلق، غیر مشروط، مستقل، استبدادی، خودرأی، كامل، قطعی، خالص، آزاد از قیود فكری، غیر مقید، مجرد، (در هندسه فضایی اقلیدس)دایره نامحدود. Absolute
مطلق گرایی، حكومت مطلقه، اعتقاد به قادر علی الاطلاق (خدا)، طریقه مطلقه، (حق.) سیستم سلطنت استبدادی. Absolutism
بخشیدن (گناه)، آمرزیدن، عفو كردن، كسی را از گناه بری كردن، اعلام بیتقصیری كردن، بریالذمه كردن، كسی را از انجام تعهدی معاف ساختن، پاك كردن، مبرا كردن. Absolve
دركشیدن، درآشامیدن، جذب كردن، فروبردن، فراگرفتن، جذب شدن (غدد)، كاملاً فروبردن، تحلیل بردن، مستغرق بودن، مجذوب شدن در. Absorb