آفتاب

"بابل" Bubel



فیلم "بابل" از لحاظ ساختار زمان و مکان در شمار آثار جدید (مدرن) به حساب می آید.

فیلم "بابل" از لحاظ ساختار زمان و مکان در شمار آثار جدید (مدرن) به حساب می آید. در این قبیل آثار درهم ریختگی زمان و مکان باعث می شود مخاطب به راحتی یک داستان خطی با فیلم ارتباط برقرار نکند و درباره محتوا و موضوع فیلم بیشتر توجه نماید.
حوادث و ماجراهای فیلم در چهار منطقۀ جغرافیایی رخ می دهد و شخصیت های مطرح شده نیز متعلق به همین مناطق و دارای زبان و فرهنگ مخصوص به همان مناطق جغرافیایی می باشد شاید انتخاب این تعداد از سرزمین ها فقط اشاره به کثرت فرهنگ ها باشد و شاید اشاره به معنای بابل باشد که در کتاب عهد عتیق محلی است که انسان ها از آنجا متفرق شده و دیگر زبان یکدیگر را نمی فهمند. در عین حال سازنده کوشیده مسائل مشترکی را نیز در میان این کثرت فرهنگی و ناهمزبانی بیان نماید. مثلاً ناهنجاری جنسی که یک مسئلۀ مشترک در همۀ این فرهنگ ها می باشد. اگرچه مصداق های آن در این فیلم متفاوت است اما در تمام رده های سنی قابل مشاهده است.
 محور دراماتیک فیلم حول دو حادثه کاملا اتفاقی حتی می توان گفت احمقانه شکل می گیرد. اولین مورد شلیک گلوله ای از یک اسلحه، در دست کودک چوپان مراکشی و اصابت آن به یک زن جهانگرد آمریکایی است . خبر این حادثه به سرعت جهانی شده و یک حرکت تروریستی تلقی می شود. در اینجا یک چرخه اتفاق می افتد. به نظر می رسد اسلحه ساخت آمریکا (مظهر نظامی گری در عصر حاضر) به یک ژاپنی (یک قدرت اقتصادی مرفه) در شرق آسیا فروخته می شود. این ژاپنی برای تفریح و شکار به مراکش (کشوری عقب مانده) می رود و اسلحه خود را به نشانۀ تشکر به راهنمای مراکشی خود هدیه می کند. این راهنما برای گذران زندگی آن را به یک چوپان می فروشد. فرزندان چوپان برای کشتن شغال های مزاحم اسلحه را با خود می برند و برای امتحان برد گلوله آن، به یک اتوبوس در دوردست شلیک می کنند و گلوله به یک تبعۀ آمریکا که برای جهانگردی به آن کشور آمده اصابت می کند. این دایره از آمریکا شروع شده و به همانجا (یک امریکایی)ختم می شود. حادثه دوم نیز تکرار همین چرخه است. یک زن مکزیکی که به صورت غیرقانونی در آمریکا زندگی می کند، از بچه های همان زن و مرد جهانگرد نگهداری می کند. او که قصد دارد برای عروسی پسرش به مکزیک برود بچه ها را نیز با خود می برد. موقع خروج از مرز هیچ گونه بازرسی صورت نمی گیرد. اما بعد از عروسی و موقع بازگشت و ورود به آمریکا آنها رادر مرز متوقف کرده و مورد بازرسی وپرسش قرار می دهند. با شدت عمل پلیس، راننده مست از مرز عبور می کند و زن و بچه ها را در بیابان های آمریکا رها می کند ونهایتاً این زن مکزیکی است که از آمریکا اخراج می شود. در اینجا نیز سیر حادثه از آمریکا شروع شده و به آمریکا ختم می شود.

به نظر می رسد فیلم دو مطلب اساسی را موردنظر دارد. یکی دفاع از کثرت فرهنگی و خورده فرهنگ ها در مقابل فرهنگ آمریکایی (غربی) که زبان آنها را نمی فهمد و سعی در وحشی و عقب مانده نشان دادن این فرهنگ ها می نماید و تلاش دارد فرهنگ آمریکایی را بر سراسر دنیا حاکم نماید. دیگری این که آمریکا سعی دارد با نظامی گری و ایجاد فضای امنیتی و نظامی در قالب قوانین سختگیرانه و تبلیغات رسانه ای امنیت شهروندان خود را تأمین نماید و با ارسال امواج سر کوب به دیگر مناطق از بازتاب آن به سوی خود غافل مانده است. در نهایت با تمام مطالبی که تیتروار گفته شد و هرکدام جای موشکافی فراوان دارد می توان این فیلم را در چند جمله به این صورت عنوان نمود:
جهان یک مجموعه واحد و به هم پیوسته ای است که اگر در گوشه ای از آن موجی ایجاد شود ارتعاش این موج در سرتاسر دنیا منتشر شده و حتی نقطۀ آغازین را تحت تأثیر قرار می دهد.

*این یاداشت کوتاه و فشرده ۱۲. بهمن. ۱۳۸۵ ، در کلاس سینمای امروز جهان استاد گرامی آقای دکتر محمد باقر قهرمانی در دانشکده پردیس هنرهای زیبا ارائه گردیده است.

زهره نبی زاده – کارشناس ارشد سینما



وبگردی