آفتاب

کتاب «سرو زپا افتاده» منتشر شد



همزمان با میلاد با سعادت شبه پیامبر، حضرت علی اکبر، انتشارات روایت باران کتاب « سرو زپا افتاده» را منتشر کرد.


«سرو زپا افتاده» سرگذشت‌نامه استاد لجستیک، سردار شهید محمد عبادیان است که به همت انتشارات روایت باران و دکتر سید حسن شکری، نویسنده کتاب در روز جوان چاپ و منتشر شد.
این کتاب حاصل بهره‌وری از منابع شنیداری و دیداری زیادی است که از مصاحبه با بیش از 70 نفر از دوستان، همرزمان و خانواده شهید و استفاده از آرشیو مؤسسه حفظ آثار سپاه و انتشارات روایت فتح و ستاد کنگره شهدای آماد بدست آمده است.
استناد قوی، استفاده از دست‌نوشته‌های شهید، بررسی و تطبیق حوادث جنگ به کمک مشاوران و متخصصان این حوزه، نمایه وجمع‌آوری عکس و مدارک فراوان و امکان مشاهده آنها از طریق فن‌آوریQrکد از دیگر نکات قوت این کتاب است.
روایت تک تک راویان این کتاب به صورت نقل قول در لابه‌لای کلام دانای کل، مطالب را ملموس‌تر کرده و به صمیمیت و جذابیتش برای مطالعه افزوده است. جلد خوب و صفحه‌آرایی بسیار مناسب، شما را در مطالعه هرچه سریع‌تر این کتاب ترغیب می‌کند. اگر می‌خواهید از لجستیک، مدیریت سالم و جوان ایرانی بدانید، اگر برای‌تان جذاب است که بفهمید پشتیبانی از رزمنده‌ها در هشت سال دفاع مقدس و جنگی نابرابر به چه شکل بوده، حتماً خواندن این کتاب را به شما توصیه می‌کنیم. این کتاب در 432 صفحه و با قیمت 120000تومان عرضه شدهو لازم به ذکر است که تمام عواید فروش این کتاب در گروه جهادی شهید حاج حسین همدانی هزینه می‌شود.
در برشی از متن می‌خوانیم:
قبل از عملیات خیبر، بچه‌های تدارکات داشتند در دوکوهه آجیل‌های اهدایی مردم را بسته‌بندی می‌کردند. عبدالخالقی مقداری آجیل ریخت توی یک ظرف و آورد به بقیه تعارف کرد. عبادیان با این حرکت، رو به همه گفت:
-آقای عبدالخالقی و بچه‌هایی که اینجا هستید، اینو بدونید کسی که می‌خواد توی تدارکات خدمت کنه، باید اولین نفر باشه توی عملیات منطقه و آخرین نفری باشه که از منطقه خارج می‌شه. حتی موقع خوردن غذا هم، باید اول غذا رو بیاره ولی خودش آخرین نفر، بشینه سر سفره. یادتون باشه قبل از این که رزمنده‌ها از اینا بخورن، من حتی یه دونه تخمه هم نمی‌ذارم توی دهنم.

علیرضانیاکان




وبگردی