ـ "واسیلی" (اسواشنکو) کشاورز جوانی است که نخستین تراکتور را به روستائی در اوکراین میآورد تا گامی برای برقراری و توسعه مزارع اشتراکی برداشته باشد. "آرخیب بلوکون"، فئودال مرفه، و پسرش "خوما" که نمیتوانند موفقیت مردم و قطع شدن منافعشان را تاب بیاورند. شبهنگام ناجوانمردانه "واسیلی" را که از دیدار نامزدش "ناتلکا" (ماکسیمووا) بازمیگردد، میکشند. همه مردم دهکده به تشییع جنازه "واسیلی" میآیند، سرودهای انقلابی میخوانند و قاتلان "واسیلی" را طرد میکنند...
ـ شاهکار داوژنکو و سینمای صامت شوروی. برجستگی فیلم در این است که از مایه ظاهریاش، تبلیغ برای برنامه اصلاحات ارضی آن سالهای کشور شوراها، فراتر میرود و به جلوهای شاعرانه از چرخه مکرر و آرام زندگی و مرگ تبدیل میشود (ضمن اینکه سیمائی ملموس از شخصیتهای روستائیاش ارائه میدهد)؛ با تصاویری جادوئی و ماندگار که نوعی وحدت وجود ژرف و در عین حال ساده را القاء میکنند: پیرمردی که خفته در بستری از طبیعت انتظار مرگ را میکشد و در آخرین لحظهها سیبی را گاز میزند؛ رقص شادمانه "واسیلی" در شبی که آدمیان در آغوش طبیعت به خواب رفتهاند؛ تشییع جنازه "واسیلی" از میان مزرعه ذرت و آفتابگردان و شاخههائی که چهرهاش را نوازش میدهند و آن باران تطهیرگر پایانی. داوژنکو پیوند لایزال و گرم میان انسان و طبیعت را با همجواری درخشان و پرمعنای تصاویرش، به نمایش میگذارد.