ـ عکاسی خردهپا بهنام "لوک شانن" (کیتن) به تشویق محبوبهاش، "سالی" (دی)، یک دوربین فیلمبرداری تهیه میکند. اما طرز کار دوربین را به درستی نمیداند و نخستین فیلمهای خبری که فیلمبرداری میکند، با خرابکاری میمونی که همراه او است) مورد تمسخر همگان قرار میگیرد. اما سرانجام مشخص میشود که "لوک" اینقدرها هم نابلد نیست و فیلمی که از جریان درگیریهای گروههای متخاصم خلافکار در محله چینیها گرفته، بسیار جالب است...
ـ کیتن برابر حساسترین موضوع تمام آثارش یعنی خود سینما، روند تبدیل شدن واقعیت جاری به "تصویر متحرک" را هوشمند نظاره میکند. شوخیهائی که در این زمینه خلق شدهاند معرکه هستند: وقتی دوربین درست بهکار گرفته نشده، تصاویری کابوسوار و فراواقعی شبیه فیلمهای آوانگارد خلق میشوند و با همه دخالتها و دستکاریهای فیلمبردار در واقعیت پشت صحنه، فیلم خبری او از نزاع محله چینیها شکل و شمایل موثق عجیبی دارد. سینما در فیلمبردار بهگونهای ابزار کشف حقیقت، به سندی گویا که دروغ و تظاهر را برنمیتابد هم بدل میشود. و پایان فیلم که در آن کیتن هلهلهٔ مردم را نشانه تکریم عمومی موفقیت خود میگیرد نیز به غایت (با توجه به عاقبت حرفهای استاد) نیشدار و غمانگیز است.