ـ توکیو، قرن ۱۸ میلادی. "ریکیا" (باندو( شیفته یک گیشا (اوگاوا) میشود و سپس میپندارد که رقیب خود را کشته است. او میگریزد و به خواهرش "اوکیکو" (چیهایا) پناه میبرد. "اوکیکو" برای نجات برادر از مردی که تصور میکند مأمور قانون است، کمک میخواهد، اما وقتی به سوءنیت مرد پی میبرد، او را میکشد. اکنون "اوکیکو" به حمایت نیاز دارد. "ریکیا" بر اثر زخمی که برداشته ضعیف شده، و وقتی با وسوسه دیدار دوباره گیشا به سراغ او میرود، رقیبش را زنده میبیند و خود بر اثر شوک میمیرد. حالا خواهر در چهارراهها، بیهوده در انتظار برادر است.
ـ فیلم در طبقهبندی نوع فیلمهای درباره سامورائیهای سنتی (بدون جنگ و جدال) قرار میگیرد، اما در سینمای دهه ۱۹۲۰ ژاپن، اثری غیرمتعارف بهشمار میآید. قهرمانان فیلم، موجوداتی "زمینی" هستند و سامورائی جوان آن، پهلوانی متکبر و بیعیب و نقص نیست؛ او مردی ضعیف و رنجور است و داستان بهطور عمده از منظر او روایت میشود. فیلم، در تدوین، متأثر از سینمای شوروی و فیلمهای اکسپرسیونیستی در دههٔ ۱۹۲۰ است.