ـ کودکی "ناپلئون بوناپارت" (رودنکو) در آکادمی نظامی برین؛ "مارسییز" خوانی "دانتون" (کوبیتسکی) و "روژه دولیل" (کرایمر) برای نخستین بار؛ گریز "ناپلئون" (دیودونه) از دست هموطنانش که او را به مرگ محکوم کردهاند؛ کشمکش او با توفان در دریا؛ شدت گرفتن مبارزات و تضادهای سیاسی در فرانسه، دوره "وحشت"؛ اوضاع آشفته دوران انقلاب و سرنوشت دیکتاتورهائی مثل "روبسپیر"، "مارا" (آرتو) و "سن ژوست" (گانس)؛ عشقهای "ناپلئون"؛ انتصاب "ناپلئون" بهعنوان رهبر سرکوب شورش سلطنتطلبان و سپس فرماندهی ارتش فرانسه در حمله به ایتالیا...
ـ زندگی "ناپلئون"، وسوسه سینمائی بزرگ عمر گانس، طرحی برای شش فیلم بود که تنها نخستین آنها درباره دوران جوانی او تا نبرد ایتالیا ساخته شد. اما همین فیلم به عظیمترین و جاهطلبانهترین اثر سینمای صامت فرانسه بدل شد. در مورد پرداخت او از شخصیت ناپلئون حرف و حدیث بسیار است، اما بیشک فیلم محملی برای آزمون و ابداع انواع و اقسام تکنیکهای سینمائی بود تا جائیکه به اعتقاد مورخ فرانسوی، لئون موسیناک، هیچ بخشی از فیلم عاری از تکنیکی بکر نبود. یکی از مهمترین این تکنیکها استفاده از پرده سهگانه (نمایش روی سه پرده مجزای مجاور با سه پروژکتور همزمان) برای گسترش میدان دید در صحنههای عظیم بود که پیشگام ایده پرده سینهراما دانسته میشود (و حتی الهامی برای ساختن عدسی سینماسکوپ) گذشته از این، فیلم پر است از تجربههای خارقالعاده با دوربین (که در انواع جاهای نامحتمل نصب شده) و نمونه معروفش دوربین پرتلاطم "سوبژکتیو" در صحنه "دعوا با گلولههای برفی در آکادمی نظامی" است. همینطور تقطیع مهیب میان توفان دریا و "توفان" استعاری جلسات کنوانسیون، شهره خاص و عام اس. فیلم در ابتدا به شکل کامل و دلخواه گانس نمایش محدودی یافت. در ۱۹۳۴ گانس با افزودن صدای استریوفونیک، نسخهای تهیه کرد و در ۱۹۵۵ نسخه ناطق ۱۳۵ دقیقهای دیگری فراهم آورد و سپس در ۱۹۷۱ با سرمایه کلود لولوش نسخه دیگری با نام بوناپارت و انقلاب؛ و سرانجام در ۱۹۸۰ پس از سالها جستوجو با نظارتکوین برانلو، عاشق سینهچاک سینمای صامت، نسخه مرمتشده پنج ساعته، با شکوه تمام ظاهر شد.