ـ در شهری در قرن بیست و یکم، کارگران در زیرزمین زندگی میکنند و حاکمان از روی زمین کنترل اوضاع را در دست دارند. "فردر" (فرولیخ)، پسر حاکم اصلی، علایقی به کارگران دارد و در واقع عاشق "ماریا" (هلم)، یکی از رهبران کارگران است. آن دو میکوشند راهحلی برای همزیستی مسالمتآمیز مظلومان و ظالمان پیدا کنند...
ـ منتقدی آلمانی ادعا کرده است اینکه "ماریا" در فیلم کارگران را به ظهور واسطهای میان مغز و دست ـ قلب ـ بشارت میدهد دقیقاً از عقاید گوبلس ریشه میگیرد. خود لانگ نیز بارها اشاره کرده است که گوبلس و هیتلر پس از تماشای متروپولیس تصمیم گرفتند ریاست صنعت فیلم رایش سوم را به او را گذارند. با این همه باید اذعان کرد که فیلم ورای کارکردی فاشیستی، کارکردی هنری دارد. پیش از هر چیز به زندگی شهری معاصر در جوامع غربی اعتراض میکند و انسان را اسیر تنگنابی معرفی میکند که خود آفریده است.