ـ نقاشی آلمانی (لیتکه) در جریان جستوجو برای یافتن مقبره ملکه مصری، "ما"، دل به دختری عرب (نگری) میبندد که در اسارت مردی شیاد (یانینگس) است. نقاش، دختر را از چنگ مرد نجات میدهد و برای ازدواج به اروپا میبرد. به زودی دختر در صحنه نمایش به شهرت میرسد. غافل از اینکه مرد شیاد در خدمت یکی از اشرافزادگان خود را به اروپا رسانده و در پی انتقام است...
ـ چشمهای مومیائی ما را، مثل دیگر فیلمهای تاریخی صامت لوییچ، امروز به سختی میشود فهمید؛ چون بیش از آنکه متکی به تاریخ باشند از اپراهای ایتالیائی تأثیر گرفتهاند و قهرمانان تاریخیشان (همچنان که قهرمانان خیالیشان) پیش از هر چیز "انسان" هستند. این فیلم بهدلیل استفاده بینظیر از مکانها (صحنههای کویر در اطراف برلین فیلمبرداری میشوند) و بازیگرانش (که با این فیلم "کشف" میشوند) هنوز بسیار جذاب مینماید.