طارق . [ رِ ] (ع ص ، اِ) ستاره ٔ صبح . ستاره ٔ بام . (مهذب الاسماء). ستاره ٔ روز.(شعوری ) (برهان ) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بشب آینده . بعضی طارق زحل را گویند. || زن و شتر ماده ای که بحد اشتهای نر و شوهر رسیده باشند. || فال سنگک زننده . (منتهی الارب ). آنکه سنگ زند. (مهذب الاسماء). || حادثه ٔ شدید. || هر شی ٔ که بشب ظاهر شود. || کسی که بشب راه رود. از این باعث دزد و ساحر را نیز طارق گویند (۱) . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || در. باب . || ستاره . کوکب . (برهان ). ج ، طُرّاق . || (اِخ ) هشتاد و ششمین سوره ٔ از قرآن مجید، و آن مشتمل بر هفده آیه است و در مکه نازل شده است . و بدین آیت آغاز شود: والسماء والطارق . پس از سوره ٔ بروج و پیش از سوره ٔ اعلی .