اِبْنِ اَبی مَنْصور، ابوعلی یحیی، منجم ایرانی (د پس از 215ق/ 830م). نام اصلی وی «بزیست» (ابن اسفندیار، 137) و بر کیش زرتشت بود . او در طبرستان زاده شد و پدرش فیروزان که در منابع به عنوان ابومنصور از او یاد میشود، منجم منصور خلیفه بود (خطیب، 4/318؛ ابن خلکان، 6/79). بزیست در آغاز کار در خدمت فضل بن سهل وزیر مأمون، که خود ستارهشناس بود، به سر میبرد و گفتهاند که فضل در احکام نجوم به رأی بزیست عمل میکرد (همانجا). به هر صورت، تنجیم او به کار فضل نیامد، و وی سرانجام - شاید به فرمان مأمون - به نیرنگ در گرمابه کشته شد (شعبان، 202/ فوریهٔ 818). پس از قتل فضل، کار بزیست بالا گرفت؛ مأمون او را به خدمت خواند و وادارش کرد تا مسلمان شود و نام مسلمانی بر خود نهد. پس بزیست پسر فیروزان به یحیی بن منصور (ترجمهٔ نام پارسی او) بدل شد و در شمار منجمان مأمون درآمد و بعدها رئیس آنان گردید. در بیشتر مأخذ نام او را یحیی بن ابی منصور نوشتهاند (ابن صاعد، 50 -51). به گفتهٔ ابن اسفندیار (ص 307) یحیی با دعوی اینکه طالع مولود مازیار پسرقارون به سعد مقرون است و از او خیری به دستگاه خلیفه خواهد رسید، مأمون را بر آن داشت تا هم ولایتی او مازیار را از سوی خویش به طبرستان فرستد، اما مازیار از فرصتی که به دستش افتاده بود، سود جست و نافرمانی پیش گرفت و گرچه سرانجام شکست خورد، سالها مایهٔ نگرانی حکومت بغداد بود. این روایت بدین گونه نیز تفسیر شده است که ابن ابی منصور به اندیشهٔ پایان بخشیدن به تسلط خلفای عباسی بر ایران، با مازیار تبانی کرده بوده است (هدایت، 100). پس از آنکه به دستور مأمون، در شماسیهٔ بغداد رصدخانهای برپا گردید، تنی چند از ستارهشناسان مأمور شدند تا گزارشها و ارقامی را که در زیج بطلمیوس و کتاب المجسطی در بارهٔ حرکات خورشید و سایر کواکب آمده، آزمایش کنند. سرپرستی این ستارهشناسان با یحیی بن ابی منصور بوده است (ابن صاعد، همانجا). به گفتهٔ ابوریحان بیرونی این رصدها از 213ق/828م آغاز شده است (ص 66)، اما ابن صاعد سال 214 ق (همانجا) و قفطی سالهای 215-217ق (ص 357) را ذکر کرده است. سخن درست، گزارش بیرونی است و در حقیقت، رصدها از 213ق آغاز شده و بر پایهٔ بیشتر مآخذ تا زمان مرگ مأمون (218ق/ 833م) ادامه یافته است. طی همین سالها رصدهای مشابهی نیز در کوه قاسیون دمشق صورت گرفته است (همانجا؛ ساییلی، .(56 توضیح ابوریحان جالب توجه است که به علت اختلاف فاحش میان مقادیر به دست آمده برای حداقل و حداکثر ارتفاع خورشید در اندازهگیریهای سال 213 و 214ق در شماسیه، مأمون نتایج رصد نخستین را نادرست شمرده و رد کرده است (همانجا). سخن ابن صاعد (همانجا) دائر بر اینکه مقصود منجمین از رصد حرکات سیارات، زمان مرگ مأمون بوده و سرانجام نیز به این کشف دست یافتهاند، اعتباری ندارد. جداولی که بدین ترتیب فراهم آمد، عناوین گوناگونی همچون ممتحن، مأمونی و دمشقی یافت و هر دسته از آنها به یکی از رصدگران مأمون نسبت داده میشد، اما میتوان احتمال داد که همهٔ آنها حاصل کار همه یا عدهٔ زیادی از آن ستارهشناسان بوده است (سوتر، .(8 بسیاری از این جداول به همراه آثار دیگری در مجموعهای با عنوان الزیج الممتحن الرصدی المأمونی در اسکوریال (شم 927 ; 2 ESC) نگهداری میشود. تعیین اینکه کدام یک از جداول موجود در این نسخه از زیج اصلی نقل شده است، دشوار است. 5 جدول صریحاً به یحیی بن ابی منصور نسبت داده شده است. اما جدولهای دیگری نیز هست که به ابی اعلم (د بعد از 350ق/961م)، ابوالوفاء بوزجانی (328- 378ق/ 940- 988م) و کوشیار بن لبّان منسوب شده است و در مورد بقیه هنوز باید بررسیهای بسیار صورت گیرد (ابن ابی منصور، 14، 39، 71-73، 98-101، 122، 138؛ کندی، 2؛ VI/136-137 .(GAS, در بارهٔ این نسخهٔ خطی، دو بررسی در 1956م منتشر شده است؛ یکی با عنوان «زیجآزمایششده1» به قلمورنت2 در«بزرگداشت میلاسوالیکروزا3» و دیگری زیر عنوان بررسی جداول نجومی اسلامی4» به قلم کندی5 در خلاصهٔ مذاکرات انجمن فلسفهٔ امریکا6» (کندی، 3). از جداول منسوب به یحیی چنین بر میآید که وی به روشهای رقومی اهمیت بسیار میداده است V/227) .(GAS, همچنین، این نکته جالب توجه است که وی برای تعیین اوقات کسوف و خسوف از یک روش تقریب استفاده کرده که بطلمیوس با آن آشنا نبوده است. روش مورد استفاهٔ وی احتمالاً از ابتکارات منجمین ایرانی عصر میانه و یا ستارهشناسان هندی بوده است VI/136) .(GAS, نقص کار ابن ابی منصور را در قیاس با ستارهشناسان پس از وی، در این شمردهاند که به توضیح پایههای نظری روشهای مورد استفاده خویش نمیپرداخته است (همانجا). سزگین فهرست مطالب نسخهٔ خطی اسکوریال را به دست داده است (همان، .(136-137 چاپ عکسی این نسخه در 1986م با عنوان « الزیج المأمونی الممتحن، تألیف یحیی بن ابن منصور»، در فرانکفورت منتشر شد. اثر دیگر یحیی رسالهای است با عنوان مقالهٔ فی عمل ارتفاع سدس ساعهٔ لعرض مدینهٔ السلام (ابن ندیم، 334). همچنین جمعی از یاران یحیی در دمشق به فرمان مأمون به محاسبهٔ پیرامون زمین و قطر آن پرداختند و رقمی نزدیک به آنچه امروز میدانیم، به دست آوردند (ورد، 1/347، 355). ابن ابی منصور در کنار محمد بن موسی خوارزمی و چند تن دیگر از کارکنان بیت الحکمهٔ بود که سهل بن هارون سرپرستی آن را به عهده داشت (جواد، 131). وی به هنگامی که مأمون را در لشکرکشی به طرسوس همراهی میکرد، درگذشت و در حلب در گورستان قریش به خاک سپرده شد. به نوشتهٔ ابن خلکان، در زمان او قبر ابن ابی منصور بر جای بوده است (6/97). افراد خاندان یحیی به آل مُنّجم (نک: ه د، ابن منجم) معروف شدند.