اِبْنِ اَبی عَوْن، ابراهیم بن محمد بن احمد بن ابی عون بن هلالِ ابی النّجم، ادیب و نویسنده (مق 322ق/934م). کنیهٔ او را ابواسحاق (یاقوت، 1/234)، ابوعمران (بغدادی، 160) و ابوعمرو (عبدالمعید خان، «مقدمه1»، یاد کردهاند. پدرش نیز در شعر و ادب و کتابت معروف بوده است (همانجا؛ قس: یاقوت، 1/237). ابی ابی عون از موالی بنی سُلَیْم و از مردم شهر انبار (همانجا) واقع بر کرانهٔ نهر فرات در 10 فرسنگی بغداد بود. وی به پیروی از شیوهٔ نیاکانش دبیری پیشه کرد و به پایگاهی رسید که عنوان کاتب بغدادی یافت. ابن ابی عون از یاران بسیار نزدیک ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی معروف به ابن ابی العزاقر بود و به مذهب وی که مبتنی بر دعوی خدایی و حلول لاهوت در کالبد او بود. سخت گرایش داشت (ابن مسکویه 1/123)، تا آنجا که چون با شلمغانی دستگیر و وادار شد تا او را دشنام گوید و بر صورتش آب دهن بیندازد (ابن ندیم، 211) و به گفتهٔ برخی فرمان دادند تا او را سیلی زند، دستانش لرزید و سر و ریش شلمغانی را بوسید و او را آفریدگار و سرور و روزیرسان خویش خواند (یاقوت، 1/236؛ ابوالفداء، 2/80 -81). پس فقیهان و قاضیان، خون هر دو را مباح دانستند و به فرمان ابن مُقله (د 328ق/940م)، وزیر عباسی، هردو را کشتند، اجساد آنان را سوزانیدند و خاکسترشان را به فرات ریختند (بغدادی، 160؛ یاقوت، 1/253؛ ابن عماد، 2/293). وی را مردی کم خرد و متهور گفتهاند (ابن ندیم، 211؛ یاقوت، 1/236). آثار بازماندهٔ او اینهاست: 1. کتاب النّواحی فی اخبار البلدان یا کتاب النواحی و البلدان؛ 2. کتاب الجوابات المُسکتهٔ (همانجاها) که برگزیدههایی از آن در مجلهٔ «فرهنگ اسلامی2» (عبدالمعید، «ادیبی حرفهای...3»، انتشار یافته است؛ 3. کتاب التّشبیهات، که دربارهٔ تشبیهات شعری و متضمن 92 باب است و چند بار چاپ شده است I/122) )؛ GAS, 4. کتاب بیت مال السرور؛ 5. کتاب الدواوین؛ 6. کتاب الرسائل (ابن ندیم، همانجا؛ یاقوت، همانجا)؛ 7. لبّ الا¸داب فی ردّ جواب ذوی الالباب (ابن ابی عون، همانجا).