اَبوحُلَیْقه،رشیدالدین ابوالوحش بن ابی الخیر فارس بن ابی سلیمان داوود(591-زنده در 658ق/1195-1260م)،حکیم و طبیب مصری،او در خاندانی مشهور که ابن ابی اصیبعه(2/121،123،130-132)شرح احوال چند تن از پزشکان برجستهٔ آن را آورده است،به دنیا آمد.نیای او ابوسلیمان داوود پزشکی چیرهدست و از مقربان صلاح الدین ایوبی بود و به روایت خود ابوحلیقه،روزی که بیت المقدس فتح شد،خانهٔ او به دستور صلاح الدین پناهگاه همگان بود(همو،2/122).گرچه او به دلیل شهرت حکیم ابوشاکر بن ابی سلیمان،در مصر و شام،به بنی شاکر مشهور بوده(همو،2/128)،اما شهرت او به ابوحلیقه که الملک الکامل ایوبی او را بدان نامید(همو،2/125)،به سبب حلقهٔ نقرهٔ کوچکی(حُلَیقه،مصغّر «حلقه»)بوده استکه گویا پدرش که فرزندانش در خردی میمردند،هنگام ولادت در گوش او کرده بوده است تا اگر زنده بماند،آن را صدقه دهد(همو،2/129).ابوحلیقه در قلعهٔ جَعْبَر(برکنارهٔ فرات بین بالس و رَقّه)زاده شد.پس آنجا ماند و پرورش یافت.پدرش فارس ابوالخیر که برخلاف برادران مردی سپاهی بود،گویا میل داشت که ابوحلیقه نیز شغل پدر را انتخاب کند و از این رو او را لباس سپاهیگری میپوشانید،اما به توصیه الملک العادل،او را برای فراگرفتن طب به دمشق نزد برادر خود حکیم مهذب الدین ابوسعید فرستاد(همو،2/123،124).ابوحلیقه یک سال در دمشق ماند و الفصول بقراط و تقدمهٔ المعرفهٔ را خواند.سپس در 599ق/1203م به قاهره رفت و همانجا اقامت گزید.اگرچه ابن ابیاصیبعه از ادامهٔ تحصیلات و استادان او در مصر یاد نکرده است،ولی به نظر میرسد که پس از اتمام تحصیلات بود که در آنجا به خدمت الملک الکامل درآمد.وپ پس از مرگ سلطان به ملک الصالح نجم الدین و بعد از او به الملک المعظم تورانشاه ایوبی پیوست و بعد از قتل تورانشاه در 27 محرم 648ق/اول مهٔ 1250م مدتی در خدمت ترکان بود که بر قلمرو ایوبیان مسلط شده بودند.آنگاه به خدمت الملک الظاهر بیبرس(حکـ:658-676ق)درآمد(همانجا).از اینجا میتوان دانست که لااقل تا 658ق یعنی آغاز حکومت بیبرس زنده بوده است،اما از آنجا که ابن ابیاصیبعه مورخ معاصر و نزدیک به ابوحلیقه از تاریخ مرگ او ذکری نکرده،میتوان احتمال داد که او تا 667ق/1269م که نامهٔ پسرش محمد به دست این ابی اصیبعه رسید(همو،2/130)،زنده بوده است و گرنه ابن ابی اصیبعه که همواره به مطالب کتاب خویش میافزوده(نکـ:هـ د،2/627)،تاریخ مرگ ابوحلیقه را ذکر میکرد.گفتنی است که ابوحلیقه نزد مهذب الدین عبدالرحیم بن علی دخوار،استاد ابن ابیاصیبعه نیر تحصیل علم کرده (ابن ابی اصیبعه،2/123)،اما زمان و کیفیت آن معلوم نیست.آثار:از تألیفات ابوحلیقه که ابن ابی اصیبعه(2/130)آنها را یاد کرده:مقالهٔ فی ضرورهٔ الموت،مقالهٔ فی حفظ الصحهٔ،مقالهٔ فی ان الملاذ الروحانیهٔ الذّ من الملاذ الجسمانیهٔ و کتاب المختار فی الالف عقار در ادویهٔ مفرده و کتاب الأمراض و اسبابها و علاماتها و مداواتها میباشد که اثری از آنها برجای نمانده است.اما به گفتهٔ لینگز(I/47)رسالهای موسوم به مقال فی الایارجات(داروهای مسهل)نیز تألیف کرده که به کوشش پل اسبات و کریستو آویرینوس1 ،همراه با ترجمهٔ فرانسوی آن،در جلد 10«متون عربی و مطالعات اسلامی2»،در قاهره،(1953م)به چاپ رسیده است.اولمان(ص126)نیز اثری به نام کتاب مختصر فی مرض المالیخولیا به ابوحلیقه نسبت داده است.مآخذ:ابن ابی اصیبعه،احمد بن قاسم،عیون الانباء،به کوشش آوگوست مولر،قاهره،1299ق/1882م؛نیز:Lings,martin and Yasin Hamid Safadi,Third Supplementary Catalogue of Arabic Printed Books in the British Library,London,1977;Ullmann,Manfred,Die Medizin im Islam,Leiden/Koln,1970.محمد هادی مؤذن جامی</p>