اَبوجَهْل،ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرهٔ مخزومی،مشهور به ابوجهل(مقـ رمضان 2ق/مارس 624م)،از اشراف قریش و از مشرکان بنام مکه،از روایت بلاذری(1/130)برمیآید که ابوجهل در 554م زاده شد.پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر بنی مخزوم،شاخهای از قریش،ریاست داشت(ابن حبیب،المنمق،332؛ابنسعد،1/127؛زبیری،301).مادرش اسماء دختر مخربهٔ بن جندل حنظلی از بنیتمیم بود.به روایتی نگاهداری پیماننامهٔ قریش برای تحریم بنیهاشم و مسلمانان را او یا خواهرش جُلاس(ام جُلاس)،خالهٔ ابوالحکم،بر عهده داشت(بلاذری،1/235؛ابن سعد،1/209).اسماء سپس اسلام آورد و به تجارت عطر پرداخت(ابنسعد،8/300؛ابنحجر،8/10).ابوجهل را به مادرش نیز منسوب کرده،ابنحنظلیه هم نامیدهاند(ابنهشام،1/623؛بلاذری،1/291).ابوجهل چون دیگر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت(قس:واقدی،1/9؛ابنهشام،1/595)و مردی ثروتمند بود و همانند پدر و برادرش از بخشندگان قریش در عصر جاهلیت به شمار میرفت(ابنحبیب،همان،273،المحبر،139ـ140).وی در جوانی میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت.در584م،هنگامی که 30 سال بیش نداشت،از آن روی که مردی کاردان بود،به عضویت دارالندوه پذیرفته شد،در حالیکه به رسم آن روزگار،اعضای دارالندوه(بجز بنیقصی)میبایست افزون بر 40سال میداشتند(ازرقی،2/253؛ابنقتیبه،2/230؛ابندرید،155).تا 1ق/622م که ولیدبن مغیره زنده بود(طبری،2/398)و بر بنیمخزوم ریاست داشت(کلبی،85؛بلاذزی،1/133)،نتوانست پیشوایی آن تیره را به دست آورد،با اینهمه کلامش در قریش نافذ بود.نقش مهمی که در ناکامی قبیلهٔ یثربی اوس در انعقاد پیمان دفاعی با قریش ایفا کرد،گذشته از دوراندیشی،بر نفوذ او نیز دلالت دارد(ابنحبیب،المنمق،268ـ271؛یعقوبی،2/37؛ابناثیر،1/677).با آغاز رسالت محمد(ص)،ابوجهل به اقدامات بسیار برای جلوگیری از اشاعهٔ اسلام دست زد و اینگونه اعمال او،شأن نزول شماری از آیات قرآنی دانسته شده است(برای نمونه،نکـ:طوسی،1/59،9/239؛فخرالدین رازی،15/155،172،31/101؛زمخشری،1/47،2/208).با توجه به سابقهٔ او در نفی برتری بنیهاشم بر سایر تیرههای قریش(ابنحبیب،همان،356ـ357)،چنین مینماید که سخنان و اعمال پیامبر(ص)را اقدام بنیهاشم برای سروری بر قریش میپنداشت که کاهش قدرت دیگر اشراف مکه ـاز جمله خود اوـ نتیجه آن بود(واقدی،1/30؛حلبی،2/144؛نیز نکـ:سهیلی،5/240).از همین رو بیش از سایر مشرکان با پیامبر(ص)دشمنی میورزید(ابناسحاق،145؛بلاذری،1/124).تلاش ابوجهل در قطع رابطهٔ قریش با بنیهاشم که به شکست انجامید(ابناسحاق،161ـ166؛ابنهشام،1/353ـ354؛ابنسعد،1/208ـ210)،ممانعت از حمایت ابولهب از پیامبر(ص)بعد از مرگ ابوطالب(همو،1/211؛حلبی،1/253؛ابنکثیر،3/165)و نیز طراحی توطئهٔ ناموفق قتل پیامبر(ص)با مشارکت طوایف مختلف(ابنهشام،1/482؛ابنسعد،1/227؛طبری،2/371ـ372)را میتوان مهمترین اقدامات وی بر ضد پیامبر(ص)دانست.مسلمانان نیز از شدت عمل و کینهتوزی وی در امان نبودند(ابنهشام،1/320؛نیزنکـ:ابنسعد،8/264؛یعقوبی،2/28).در این راه برادر مادری او عیاشبن ابی ربیعه را که پس از قبول اسلام جهت پیوستن به مهاجرین عازم مدینه بود،از قُبا به مکه بازکرداند و در آن شهر زندانی کرد(ابناسحاق،176؛ابنسعد،4/129).متقابلاً پیامبر(ص) نیز او را«ابوجهل»نامید و به مسلمانان دستور داد که وی را چنان خطاب کنند(بلاذری،1/125).گویا حُسن خدمت عکرمهٔ بن ابی جهل به اسلام موجب شد که پیامبر(ص)پس از مرگ ابوجهل مسلمانان را از سبّ وی و انتساب عکرمه به این کنیه بازدارد(مبرد،3/1207؛ابن عبدربه،2/393).پس از هجرت پیامبر(ص)به مدینه و در پی تعرض مسلمانان به راه تجاری مکه و شام،موجبات درگیری ابوجهل با ایشان فراهم آمد.در سال اول هجری کاروان تجاری که ابوجهل ریاست آن را داشت(یعقوبی،2/69)،به رغم مواجهه با حمزهٔ بن عبدالمطلب و یارانش در سیف البحر،با وساطت مجدیّ بن عمرو الجُهَنی بدون خونریزی راه خود را به سوی مکه ادامه داد(واقدی،1/9؛ابن سعد،2/6).در سال بعد هنگامی که کاروان دیگری از قریش به سالاری ابوسفیان مورد تهدید مسلمانان قرار گرفت،ابوجهل با لشکری که خود از عاملان بسیج آن بود(واقدی،1/33،37-38)،برای حمایت از آن کاروان از مکه خارج شد.با آنکه کاروان به سلامت گذشت،به اصرار ابوجهل لشکر مکه به سوی چاههای بدر حرکت کرد.ظاهراً علاوه بر ریاست طلبی،او در پی آن بود که اقتدار قریش را مه تنها بر مسلمانان بلکه بر تمام کسانی که قادر به مخاطره انداختن کاروانهای قریش بودند،اثبات کند(همو،1/43-44؛ابن هشام،1/618-619؛ابن سعد،2/13)؛اما لشکر مکه با وجود برتری در بدر از مسلمانان شکست خورد و ابوجهل به همراه شماری دیگر از سران قریش به هلاکت رسید(ابن هشام،1/635-636؛واقدی،1/89-90).مآخذ:ابن اثیر،الکامل؛ابن اسحاق،محمد،السیر و المغازی،به کوشش سهیل زکار،دمشق،1398ق/1978م؛ابن حبیب،محمد،المحبَر،به کوشش ایلزه لیشتن اشتنر،حیدرآباد دکن،1361ق/1942م؛همو،المنمق،به کوشش خورشید احمد فاروق،بیروت،1405ق/1985م؛ابن حجر عسقلانی،احمد بن علی،الاصابهٔ،قاهره،1327ق؛ابن درید،محمد بن حسن،الاشتقاق،به کوشش عبدالسلام هارون،قاهره،1378ق/1958م؛ابن سعد،محمد،الطبقات الکبری،بیروت،1960م؛ابن عبدربه،احمد بن محمد،العقد الفرید،به کوشش احمد امین و دیگران،قاهره،1367ق/1948م؛ابن قتیبه،عبدالله بن مسلم،عیون الاخبار،قاهره،دارالکتب المصریهٔ، ابن کثیر،البدایهٔ؛ابنهشام،عبدالملک،السیرهٔ النبویهٔ،به کوشش مصطفی سقا و دیگران،قاهره،1375ق/1955م؛ازرقی،محمد بن عبدالله،اخبار مکهٔ،به کوشش رشدی صالح ملحس،مکه،1965م؛بلاذری،احمد بن یحیی،انساب الاشراف،به کوشش محمد حمیدالله،قاهره،1959م؛حلبی،علی ابن برهان الدین،السیرهٔ الحلبیهٔ،بولاق،1280ق؛زبیری،مصعب بن عبدالله،نسب قریش،به کوشش لوی پرووانسال،قاهره،1953م؛زمخشری،محمد بن عمر،الکشاف،قم،نشر ادب الحوزهٔ،سهیلی،عبدالرحمن،الرّوض الانف،به کوشش عبدالرحمن وکیلی،قاهره،دارالکتب الحدیثهٔ؛طبری،تاریخ؛طوسی،محمد بن حسن،التبیان،بیروت،دارالکتاب العربی،فخرالدین رازی،محمد بن عمر،التفسیر الکبیر،بیروت،داراحیاء،التراث العربی؛کلبی،هشام بن محمد،جمهرهٔ النسب،به کوشش ناجی حسن،بیروت،1407ق/1986م؛مبرد،محمد بن یزید الکامل،به کوشش محمد احمد الدالی،بیروت،1406ق/1986م؛واقدی،محمد بن عمر،المغازی،به کوشش مارسدن جونز،لندن،1966م؛یعقوبی،احمد بن اسحاق،تاریخ،بیروت،1379ق/1960م.محمد علی کاظم بیکی </p>