اَبوبَکْرِبْنِ حَزْم، فرزند محمدبن عمرو انصاری (د 120ق/738م)، از محدثان تابعین، قاضی و والی مدینه در دورۀ خلافت مروانیان. جد وی عمرو بن حم از اصحاب پیامبر(ص) بود و از سوی آن حضرت عامل نجران گردید. پدر ابوبکر، محمد در 10ق/631م در همانجا به دنیا آمد و به توصیۀ پیامبر(ص) نام او را محمد نهادند (ابن سعد، 5/69). برقی (ص 6) و طوسی (ص 63) ابوبکر بن حزم را از اصحاب حضرت علی(ع) دانستهاند، اما از آنجا که در منابع درگذشت وی را 120ق و در 84 سالگی ذکر کردهاند، درنتیجه وی به هنگام شهادت حضرت علی(ع) باید کودک خردسالی بوده باشد (برای اقوال مختلف دربارۀ سال مرگ وی، نک : مزی، 21/141). ابوبکر بن حزم از کسان بسیاری چون محمد بن عمرو پدرش، عمرو بن سلیم زرقی، قاسم بن محمد بن ابیبکر، عباد بن تمیم انصاری، عمربن عبدالعزیز، ابوسلمه بن عبدالرحمن بن عوف، سائب بن یزید، خارجه بن زید بن ثابت و ابوحبۀ بدری حدیث شنید (ابن منجویه، 1/105-106؛ ابن قیسرانی، 2/592؛ مزی، 21/137-138). برخی از راویان او نیز عبارتند از: دو فرزندش محمد و عبداللـه، اسحاق بن یحیی، افلح بن حمید، ولید بن ابی هشام، یحیی بن سعید انصاری، عبدالرحمن اوزاعی، حجاج بن ارطاه، عمرو بن دینار، محمد بن شهاب زهری و ابوبکر بن نافع (همانجاها). ابوبکر به روزگار ولیدبن عبدالملک (حک 86-96ق) و سلیمان (حک 96-99ق) قاضی مدینه بود، سپس از طرف سلیمان به عنوان والی آنجا گمارده شد و در زمان عمر بن عبدالعزیز (حک 99-101ق) نیز در همان مقام جای گرفت، ولی با روی کار آمدن یزید بن عبدالملک (حک 101-105ق) از این سمت برکنار شد (نک : بسوی، 1/590، 643-645؛ بلاذری، 4 (1)/605؛ طبری، وقایع 99 و 101ق؛ ابن جوزی، 2/132؛ ابن کثیر، 9/72-73، 166-185). ابن عبدالحکم متن برخی از نامههای عمر بن عبدالعزیز خطاب به ابوبکر را نقل کرده است (ص 60-61، جم(. ابوبکر چند ماهی نیز در 93ق و چند روزی در 118ق ولایت مدینه را بهطور موقت عهدهدار بوده است (نک : طبری، ذیل سالهای 93 و 118ق). وی در اواخر سدۀ اول به تناوب چندین سال نیز سرپرستی امر حج را عهدهدار بوده است (خلیفه، 1/434؛ ابن حبیب، 26-27؛ یعقوبی، 2/291-300). هنگامی که ابوبکر از طرف عمر بن عبدالعزیز ولایت مدینه را داشت، به فرمان او فدک را به اولاد حضرت فاطمه(ع) باز گرداند (ابن ابی الحدید، 16/278)، نیز به منظور حفظ آثار و سنن نبوی از سوی عمر بن عبدالعزیز مأمور جمعآوری احادیث پیامبر(ص) شد (ابن سعد، 2/387؛ بسوی، 1/442). در منابع از ابوبکر به عنوان فردی زاهد یاد شده و دربارۀ پارسایی او حکایاتی آمده است (مثلاً نک : همو، 1/437-438؛ ابن جوزی، 2/132).