اَبوالْبَرَکاتِ زِیْدی، عمربن ابراهیم بن محمد (442-15 شعبان 539ق/1050-10 فوریۀ 1145م)، نحوی و محدث. وی که شریف عمر نیز خوانده میشد، به زید بن علی بن حسین(ع) نسب میبرد. در کوفه زاده شد و در همانجا پرورش یافت (سمعانی، 6/366-367؛ ابن عنبه، 263؛ درباره اختلاف در تاریخ تولد او، نک : ابن نجار، 5/14) و به سبب اقامت در محلۀ قلعه الضِباب واقع در منطقۀ سَبیع کوفه، او را ضِبابی و سَبیعی نیز خواندهاند (سمعانی، 7/68-69، 8/374؛ ابن نقطه، 3/101، 289). پدرش ابوعلی از عالمان کوفه بود و در شعر و ادب تبحر داشت (برای شرح حال وی، نک : ابن عساکر، تاریخ، 2/544؛ یاقوت، 1/10-14). ابوالبرکات در کوفه از پدرش و نیز از محمدبن احمدبن علان خازن، یحیی بن محمد اقساسی و معمر بن محمد حبال حدیث شنید. چندی نیز در بغداد نزد کسانی چون خطیب بغدادی، ابوالحسن احمدبن محمدبن نَقّور و ابویوسف عبدالسلام بن محمد قزوینی به استماع حدیث پرداخت (سمعانی، 6/366؛ ابن عساکر، همان، 12/694). در نوجوانی همراه پدر به شام رفت و مدتی در دمشق اقامت گزید و از کسانی مانند عبدالرحمن بن احمدبن حسین مفید نیشابوری بهرۀ علمی برد. در 455ق در حلب حضور داشت و در آنجا نزد ابوالقاسم زیدبن علی فارسی نحو آموخت و الایضاح ابوعلی فارسی را در محضر وی خواند (همانجا؛ قفطی، 2/325). از دیگر استادان او میتوان ابوالقاسم ابن بسری، ابوعبداللـه محمدبن حسن انماطی، محمدبن احمدبن بحشل عطار و داییاش عبدالجبار بن معیّۀ حسینی نسّابه را نام برد. همچنین برای وی، چنانکه مرسوم بود، در کودکی اجازهای از ابوعبداللـه علوی شجری (د 445ق) محدث کوفه گرفته شد و او را آخرین کسی دانستهاند که به اجازه از وی نقل حدیث کرده است (عمادالدین طبری، 43؛ ابن جوزی، 10/114؛ ذهبی، سیر، 17/637، 20/146؛ ابن عنبه، همانجا). ابوالبرکات را به سبب تبحر در نحو و لغت علامه خواندهاند. او در فقه و تفسیر نیز دستی داشت. در حدیث سعۀ روایت وی مورد تأکید قرار گرفته است. عمر دراز او نیز موجب شد که از سندی عالی برخوردار گردد (سمعانی، ابن جوزی، ابن عنبه، همانجاها). ابوالبرکات در قرائت نیز استاد بوده و یعیش بن صدقۀ فراتی نزد وی قرائت آموخته است (ذهبی، همان، 20/146). وی در کوفه در مسجدی که به مسجد ابواسحاق سبیعی شهرت داشت، تدریس میکرد، کسانی چون سمعانی و ابن عساکر در همین مسجد از او بهره بردهاند (سمعانی، همانجا؛ ابن عساکر، معجم، برگ 168، الف و ب). در میان شاگردان و روایتکنندگان از او همچنین باید ابوالسعادات ابن شجری، محمدبن ناصر سلامی، ابوموسی مدینی، عمادالدین طبری و نیز فرزندش حیدره را برشمرد (عمادالدین طبری، همانجا؛ یاقوت، 15/258؛ ابن نجار، همانجا؛ ذهبی، المختصر، 178). بنابر تصریح منابع، وی زیدی مذهب بود، (سمعانی، 8/374؛ ابن ابی الرجال، 3/197-198)، چنانکه سمعانی (همانجا) او را شیخ و پیشوای زیدیه خوانده است و ابن عساکر (تاریخ، همانجا) به نقل از ابن هرّاس دمشقی آورده که ابوالبرکات بر قول به قدر و خلق قرآن تصریح داشته است. همچنین بر پایۀ حکایتی که ابن جوزی (همانجا) نقل کرده، ابوالبرکات نسبت به عایشه بیاعتقاد بوده است. در حالی که ابوطاهر سلفی که درکوفه با ابوالبرکات دیدار کرده و از وی بهره برده است، یادآور میشود که وی نسبت به یاران پیامبر(ص) حسن نظر داشت و کسانی را که از برخی از آنان تبری میجستند، دشمن میداشت (ابن نجار، 5/12). ابوالغنائم نرسی نیز ضمن جارودی خواندن وی قول غریبی از او نقل کرده است (نک : ابن جوزی، همانجا). ابوالبرکات مفتی کوفه بود و در عین زیدی بودن، به نقل سمعانی (6/366) از خوی وی، بر مذهب ابوحنیفه فتوا میداد (نیز نک : ابن عساکر، همانجا). اینکه ابوطاهر سلفی متذکر شده (نک : ابن نجار، همانجا) که ابوالبرکات بر مذهب زیدی فتوا میداد، باتوجه به رابطۀ مذهب زیدی با فقه حنفی در آن دوره شایان تأمل است. به هر روی برخی چون تمیمی در الطبقات السنیه (ص 600) و ابن قطلوبغا در تاج التراجم (ص 48) وی را در شمار حنفیان آوردهاند. ابوالبرکات زهد پیشه بود و به اندک قناعت میکرد (ابن جوزی، یاقوت، همانجاها). وی در کوفه درگذشت. جمع کثیری (ح 000‘30 تن) پیکرش را تشییع کردند و در گورستان علویان به خاک سپردند (ابن عساکر، همان، 12/695؛ ابن انباری، 281). از ابوالبرکات دو فرزند به نامهای ابوالحسن علی و ابوالمناقب حیدره (د 563ق) باز ماند که هر دو از عالمان کوفه بودند و سمعانی از آن دو در همین شهر حدیث شنیده است (نک : 8/374؛ ابن نقطه، 3/102). گرچه گفته شده که ابوالبرکات تألیفاتی در نحو و غیر آن داشته (ابن جوزی، همانجا؛ ابن حجر، 4/281)، اما در منابع تنها از یک اثر وی با نام شرح اللمع یاد شده که شرحی است بر کتاب ابن جنی و نسخههایی از آن در کتابخانههای ظاهریۀ دمشق و آصف افندی ترکیه نگهداری میشود (ظاهریه، 338-339؛ GAL, S, I/192).