اِبْنِ هُذَیْل، علی بن عبدالرحمن بن هذیل فزاری اندلسی، ادیب و نویسندۀ سدۀ 8ق/14م. آنچه دربارۀ ابن هذیل میدانیم از دوران حکومت محمد پنجم، ابن یوسف بن اسماعیل نصری، معروف به الغنی ب اللـه (755-760 و 763-793ق) آغاز میشود و البته اگر کتابهای وی به دست ما نمیرسید، شاید این اندک اطلاع را نیز از او نمیداشتیم، چنانکه حتی ابن خطیب که خود در دربار محمد پنجم بوده است، در تألیف مشهور خود الاحاطه نامی از او نبرده است و این مسأله شاید بتواند نشانی از خردسالی وی در آن زمان باشد (سارتن، III/1635؛ کولن، 335). محمد پنجم همانند دیگر سلاطین بنی نصر درگیریهایی با شاهان عیسوی قشتاله داشته است. از این روی وی برای شورانیدن مردم بر دشمن از تألیف کتابی که روح جنگاوری را در ایشان برانگیزد، استقبال میکرده و ابن هذل با نوشتن تحفه الانفس، نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کرده است (نک : ابن هذیل، تحفه، 1). وی کتاب دیگری نیز برای محمد پنجم، با عنوان مقالات الادباء نوشته است (نک : آثار). بعدها محمد هفتم، معروف به مستعین (حک 797-810ق) از او خواست تا کتاب دیگری دربارۀ جنگاوری بنویسد، اما اینبار وی تنها به تلخیص اثر پیشین خود، تحفه، پرداخت و آن را حلیه الفرسان نامید (EI2). از این زمان به بعد هیچگونه اطلاعی از او در دست نداریم. ابن هذیل در مقام یک ادیب با آثار شرق اسلامی و همچنین حکمت یونان آشنا بوده و در جای جای کتب خود، برای تأیید گفتههای خویش به سخنان بزرگان استشهاد کرده است. در این میان میتوان از افرادی چون متنبی، عنتره، بحتری، ابن نُباته و نیز بقراط، افلاطون و ارسطو نام برد (ابن هذیل، تحفه، 58، 61، جم ، عین، 13، 138، جم(. استفادۀ او از کتابهای قدما که عناوین برخی از آنها را خود در آغاز تحفه یاد کرده است و همچنین آثاری همچون کامل مبرد و عیون المعارف (شاید: فنون المعارف) مسعودی، که در جاهایی از کتابهایش، از آنها بهره برده است، چیرهدستی او را در علم و ادب نشان میدهد (نک : همو، تحفه، 3/23، عین، 160). ابن هذیل همچنین در حدیث، دستی قوی داشته و در کتاب عین الادب ــ بهویژه در بخش نخست آن ــ علاوه بر شعر و حکمت، تواناییاش در حدیث نیز آشکار است. با در نظر گرفتن تمامی اوصافی که گذشت و با مدد گرفتن از متن کتابهایش همچون تحفه و عین الادب، زبردستی او را میتوان در جمعآوری، کنار هم قرار دادن، اتفادۀ بجا و به عبارتی فراهمآوری نکات و ظرایف ادب و علوم دیگر چون حدیث دانست. آثار: الف ـ چاپی: 1. تحفه الانفس و شعار سکّان الاندلس. وی در این اثر که بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است، به آیات و روایات متعدد در باب جنگ و جنگاوری استشهاد کرده است. این کتاب توسط لویی مرسیه در پاریس (1936م) به چاپ رسیده و ترجمۀ فرانسوی آن توسط همو در همان سال منتشر شده است؛ 2. حلیه الفرسان و شعار الشجعان. متن عربی این کتاب را نیز مرسیه در پاریس (1922م) به چاپ رساند و ترجمۀ فرانسوی آن را با حواشی و ضمایم در 1924م منتشر کرد. همچنین محمد عبدالغنی حسن در قاهره (1951م) بار دیگر این کتاب را به چاپ رسانید. شایان ذکر است که ریتر (ص 116) و کولن (ص 336) تألیف این اثر را در دورۀ محمد ششم (761-763ق) دانستهاند که به دلایلی که خواهد آمد، صحیح نمینماید: ابن هذیل در عین الادب، نام کتابهای پیشین خود را آورده است و در آن میان نام تحفه به چشم میخورد، حال آنکه هیچ اشارتی به حلیه نشده است؛ از سوی دیگر براساس آنچه در برنامج قصیری آمده است، کتاب تحفه در دورۀ دوم حکومت الغنی باللـه، محمد پنجم نوشته شده است (نک : مرسیه، «ج»)؛ به این ترتیب حلیه نمیتواند پیش از این تاریخ تألیف شده باشد و زمان تألیف آن در دورۀ حکومت محمد هفتم، مستعین (797-810ق/1394-1407م) خواهد بود. مرسیه نیز تاریخ اخیر را پذیرفته است (ص «ب»)؛ 3. تذکره من اتّقی. ابن هذیل در عین الادب (ص 222) از این اثر خود یاد کرده و زرکلی آن را از آثار چاپی او شمرده است (4/299)؛ 4. عین الادب و السیاسه وزین الحسب والریاسه، که بار نخست در مصر (1302ق/1884م) منتشر گردید و چاپ مجدد آن در بیروت (1405ق/1985م) صورت گرفت؛ 5. الفوائد المسطره فی علم البیطره، که در مادرید (1935م) به چاپ رسید. زرکلی با توجه به موضوع این اثر در انتساب آن به ابن هذیل تردید کرده و گفته است: شاید این کتاب تألیف ابن هذیل طبیب باشد. ب ـ خطی: مقالات الادباء و مناظرات النجباء. این اثر که ابن هذیل آن را به نام الغنی ب اللـه تألیف کرده، مشتمل است بر حکایات و امثال و اشعار، و نسخهای از آن در موزۀ بریتانیا (ریو، شم 1144) موجود است. شایان ذکر است که ابن هذیل در کتاب عین الادب به اثری با نام کمال البغیه والنبل اشاره دارد که باتوجه به آنچه از این اثر نقل کرده، شاید بتوان گفت که موضوع آن ادب بوده است (ص 106، 125 به بعد). از این کتاب اکنون نشانی در دست نیست. از شعر ابن هذیل تنها 2 بیت که توسط مقری (4/19) نقل شده، به ما رسیده است.