اِبْنِ وَهْبون، ابومحمد عبدالجلیل بن وهبون مُرسی (مق ح 483ق/1090م)، ادیب و شاعر دورۀ ملوک الطوایفدر اندلس که احتمالاً به سبب بزرگی سر، به وی لقب عامیانۀ دَمْغه داده بودهاند (ابن بسام، 1(2)/479؛ عباس، حاشیۀ الذخیره، 1(2)/479). ابن وهبون ظاهراً در مُرسیه متولد شد، سپس برای فراگیری دانش به اشبیلیه رفت و نزد ابوالحجاج اعلم شَنتَمری دانش آموخت و در ادب چیرگی یافت. شهرت وی با سرودن قصیدۀ بائیهای در جواب بائیۀ ابن سراج، رقیب اعلم، در مدح معتمد بن عباد آغاز شد. گویند اعلم که قصیدۀ ابن سراج را تعریضی بر خود تلقی کرده بود، شاگردش ابن وهبون را به پاسخگویی واداشت. شاعر به زودی مورد توجه ابن عمار (ﻫ م)، وزیر معتمد، قرار گرفت و سپس در زمرۀ مدیحهسرایان وی درآمد و از آن پس همواره در خدمت امیر بود (ابن بسام، 1(2)/474-475). زمانی هم که معتمد به علتی نامعلوم بر وی خشم گرفت و او را از خود راند، شاعر که به المریه رفته بود، همچنان به وی وفادار ماند و حتی دعوت ابن صمادح، امیرالمریه را برای پیوستن به بارگاه او نپذیرفت تا سرانجام توانست موجبات خشنودی معتمد را فراهم آورد و نزد او باز گردد (فتح بن خاقان، 242؛ عمادالدین، 2/102). ابن وهبون در مدح ابن عمار نیز اشعاری سروده است (ابن بسام، 1(2)/494-495). پس از کشته شدن او به دست معتمد نیز دلیری کرد و قصیدهای در رثای او سرود (عمادالدین، 2/96) که بیتی از آن سخت مشهور است (ابن بسام، 1(2)/431؛ عمادالدین، همانجا). از اشعار ابن وهبون قصاید و قطعههایی بر جای مانده که موضوع غالب آنها مدح، وصف و تغزل است. از مهمترین سرودههای موجود او یکی مرثیهای است در سوگ استادش اعلم شنتمری (ابن بسام، 1(2)/478-479، 483-485) و دیگر قصیدهای در وصف کاخ معتمد (همو، 1(2)/508-511) و نیز آنچه شاعر دربارۀ نبرد زلاقه و همچنین سفر دریایی معتمد به مغرب برای دیدار یوسف بن تاشفین سروده است (همو، 1(2)/491-492، 503-505؛ فتح بن خاقان، 13-14؛ عمادالدین، 2/98-102). سرودههای تغزلی او که گرایش شاعر به غلامبارگی در آنها مشهود است، نمودار زندگی آسوده و بیبندوبار او و همتایان درباری اوست. ابن وهبون در وصف، چیرهدست بود. قصیدۀ وی در رثای اعلم نیز حاکی از باریک بینیهای فلسفی او در مسائلی چون مرگ و زندگی و سرنوشت انسان است. از اینرو، منتقدان در سرودههای وی نشانههایی آشکار از تأثیر متنبی و ابوالعلاء معری (ﻫ م م) دیدهاند (ابن بسام، 1(2)/480؛ ضیف، 122-126؛ عباس، تاریخ؛ 112-113، 127-128؛ EI2). در منابع اشارهای به دیوان ابن وهبون نشده است، اما ابن بسام اشعار وی را در مجموعهای با عنوان کتاب الاکلیل المشتمل علی شعر عبدالجلیل گرد آورده بوده (ابن یسام، 1(2)/477) که اکنون نشانی از آن در دست نیست. ابن وهبون در آستانۀ سقوط حکومت اشبیلیه، هنگامی که همراه ابن خفاجه (ﻫ م) به سوی مرسیه میرفت، در حملۀ غافلگیرانۀ گروهی از سواران مسیحی کشته شد (همو، 1(2)/475، 2(3)/648-649؛ ضبی، 388).