اِبْنِ مُتَوَّج، جمالالدین بن عبدالله بن محمد بن علی بن حسن بحرانی، عالم امامی بحرین در سدههای 8 و 9ق/14 و 15م. در برخی منابع لقب او فخرالدین (ابن ابی جمهور، 1/6، 7) و شهابالدین (حسینی قاری، 1) نیز آمده است. از جزئیات زندگی ابن متوج اطلاعی در دست نیست. تنها میدانیم که او اهل اُوال - از جزایر بحرین - بود و برای تحصیل به عراق آمد. وی در حله از محضر فرزند علامهٔ حلی، فخرالدمحققین (د 771ق) و دیگران بهره گرفت و پس از دریافت اجازه از آنان به بحرین بازگشت (ماحوزی، «جواهر»، 86 -87). ابن متوج تا پایان عمر در بحرین به قضا و امور حسبیه اشتغال داشت. وی در همانجا درگذشت و در جزیره اُکُل به خاک سپرده شد (همان، 89). تاریخ وفات او به قطع دانسته نیست، لیکن برخی به استناد دست نوشتهای به خط فرزندش ناصر، آن را در 820ق/1417م دانستهاند (نک: امین، 3/13). وی در حله با شهید اول (د 786ق) گفت و گوهایی داشته و چندی پس از بازگشت ابن متوج از حله، آن دو در مکه و موسم حج مجدداً با یکدیگر دیدار کردهاند و بین ایشان مباحثهای روی داده (ماحوزی، همانجا). احمد بن فهد احسایی، فخرالدین سبیعی و احمد بن محذم اوائلی از ابن متوج بهره برده و روایت کردهاند (ابن ابی جمهور، 1/6 -7؛ افندی، 1/44). وی فقیهی بود که فتاویش در نقاط دورتر نیز تا حدودی شهرت داشته است (ابن ابی جمهور، 1/6) و مؤلفان برخی اقوال فقهی وی را مورد توجه قرار دادهاند (نک: ماحوزی، همانجا؛ افندی، 1/43). همچنین گفته شده که مقصود فاضل مقداد (1/143، جم) از معاصری که اقوال وی را نقل کرده، ابن متوج بوده است (نک: افندی، 1/44- 45). معتبرترین منبع اطلاعات دربارهٔ ابن متوج، نوشتههای ماحوزی است («علماءالبحرین»، 69 -70، «جواهر»، 86 -90) که با گفتههای ابن ابی جمهور در آثارش (نک: 1/6؛ بحرانی، 179) و حر عاملی (2/16) تکمیل میشود. گفتنی است افندی علاوه برشرح حال مفصلی که از ابن متوج آورده (1/43)، در جایی دیگر (3/220) به شیوهٔ معمول خود شرح حال دیگری برای وی آورده که بر اساس نسخهٔ نحفهٔ الاخوان مرندی نوشته شده و در آن نام جد ابن متوج به جای محمد، سعید ضبط گردیده و همین امر موجب شده است که برخی چون محسن امین (نک: 3/10-13)، احمد بن عبدالله بن محمد و احمد بن عبدالله بن سعید را دو شخصیت متمایز قلمداد کنند. از آثار به جای ماندهٔ او الناسخ و المنسوخ است. ابن متوج خود میگوید (ص 11-12)، آن را از تفسیر خویش برگرفته است. شرح این رساله از عبدالجلیل حسینی قاری با تصحیح و ترجمهٔ محمد جعفر اسلامی در 1344ش در تهران به چاپ رسیده است. برخی از آثار وی نیز به صورت خطی بازمانده است: 1. غرائب المسائل (آستان، 2/88 -89)؛ 2. کفایهٔ الطالبین (همان، 2/102، 5/482). این رساله با عنوانهای هدایهٔ المستبصرین و مایجب علی المکلف و مایعم به البلوی نیز شناخته میشده است (نک: آقابزرگ، 19/35، 36، 25/191)؛ 3. منهاج الهدایهٔ فی تفسیر آیات الاحکام الخمسمأهٔ. آقابزرگ نسخهای از آن در کتابخانهای شخصی دیده است (23/180-181)؛ 4. وسیلهٔ القاصد فی فتح معضلات القواعد، در شرح قواعد الاحکام علامهٔ حلی (آستان، 5/528 -529)؛ 5. الثارات یا قصص الثار، منظومهای بلند در مراثی و حماسههای شیعه با مطلع «علیّ حرام ان الذّبمطعم» ( آلوارت، شم (5 )8085 )؛ 6. حرز منظوم (الهیات، 290؛ قس: فولرس، شم (48 )891 ؛ برای برخی دیگر از اشعار او، نک: طریحی، 153- 155؛ خوانساری، 1/70-71). همچنین ماحوزی («علماء البحرین»، 70، «جواهر»، 88) و افندی (3/220) آثار دیگری را از او بر شمردهاند.