اِبْنِ عُبْدون، ابوعبدالله احمد بن عبدالواحد بن احمد بزاز (د 423ق/1032م)، فقیه و محدّث امامی. وی به ابن حاشر نیز شهرت دارد (نک: طوسی، رجال، 450؛ قس: ابن حجر، 1/392). از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. در مورد اوایل تحصیل او این مقدار میدانیم که در 348ق/959م با ابن زبیر قْرَشی ملاقات داشته و از وی بهره برده است (نجاشی، 12، 87). با توجه به برخی گزارشهای پراکندهای که از حضور وی در بغداد رسیده (نک: همو، 64؛ طوسی، الفهرست، 52؛ ابن ماکولا، 2/294؛ عمادالدین طبری، 86؛ جامع الاخبار، 35) و با توجه به اینکه غالب مشایخ و راویان او بغدادی بودهاند، میتوان حدس زد که بخش عمدهای از عمر خویش را در آنجا سپری کرده است. به گفتهٔ ابن ماکولا (همانجا)، ابن عبدون برای استماع حدیث به نقاط مختلفی سفر کرده که از آن میان حضور وی در تِنّیس (از شهرهای مصر) و استماع کتاب کافی کلینی در آنجا قابل ذکر است. (نیز نک: طوسی، «مشیخهٔ»، 29، قس: الفهرست، 136). از مشایخ وی میتوان ابوغالب زُراری، ابوبکر دوری، ابن قولویه قمی، ابن داوود قمی، ابوالفرج اصفهانی، ابن جعابی، ابن جنید اسکافی، ابن حمزهٔ طبری، ابوطالب انباری، سهل بن احمد دیباجی، دعلج بن احمد سجستانی و ابوالمفضّل شیبانی را نام برد (نجاشی، 62، 186، جم؛ طوسی، الغیبهٔ، 21، الفهرست، 22، 42-43، جم، «مشیخهٔ»، جم؛ ابن ماکولا، 2/293-294). از راویان او نیز نجاشی، شیخ طوسی، ابن غضائری و جعفر بن محمد دوریستی شایان ذکرند (نجاشی، 87، 258-259، جم؛ طوسی، رجال، 450؛ عمادالدین طبری، همانجا؛ تستری، 20: به نقل از رجال منسوب به ابن غضائری). گفتنی است که نجاشی (ص 87) در باب توثیق یا تضعیف وی سخنی نگفته و طوسی (همانجا) نیز تنها او را به کثرت استماع و روایت حدیث وصف کرده است. به گفتهٔ نجاشی (ص 87) ابن عبدون علاوه بر فقه و حدیث در ادبیات نیز تبحر داشته و آن را نزد استادان بنام عصر خود فراگرفته بوده است. آثاری همچون اخبار السید بن محمد (سید اسماعیل حمیری)، تاریخ، تفسیر خطبهٔ فاطمهٔ علیهاالسلام، عمل الجمعهٔ و الحدیثین المختلفین، به ابن عبدون نسبت داده شده (همانجا) که امروزه نشانی از آنها در دست نیست. همچنین ابن ماکولا (2/294) از کتاب فهرست وی یاد کرده و افزوده است که نسخهای از آن را دیده که مفصل نیز بوده است. این کتاب مورد استفادهٔ طوسی در الفهرست (ص 5، 133، جم) و نجاشی در رجال (ص 110، 138، جم) قرار گرفته است. طوسی در امالی (2/283-291) مجموعهای از احادیث ابن عبدون را نقل کرده، امّا روشن نیست آنها را از کدامین اثر وی برگرفته بوده است. نیز ابن شهر آشوب در مناقب (2/111؛ قس: همان، 1/12، 4/57)، از یکی از آثار ابن عبدون استفاده کرده است که عنوان آن دانسته نیست. کتابی با عنوان آداب الحکماء نیز به وی نسبت داده شده است (نک: بغدادی، 1/73؛ آقابزرگ، 1/17؛ قس: حاجی خلیفه، 1/42).