چهارمین شماره از مجموعه((تاریخ فلسفه یونان)) به معرفی اندیشههای ((آلکمایون)) و ((کسنوفانس)) اختصاص یافته است .((آلکمایون)) اهل((کروتون)) آخرین نویسندهای است که او را فیثاغوری نامیدهاند .وی علاقهای وافر به پزشکی و فیزیولوژی داشت, ضمن آن که در باب ماهیت دانش, جاودانگی نفس, جهانشناسی و ستارهشناسی نیز اندیشههایی را مطرح کرده است .در بخش نخست کتاب, ((کسنوفانس کولوفونی)) فیلسوفی معرفی میشود که بر ضد انسان گونه انگاری در الهیات, استدلالهای روشنی را پیشنهاد کرد .او مفهوم خشک وحدت ملطیان را کنار گذاشت و به تعلیم خدای واحدی پرداخت که فقط از طریق عقل کار میکند .وی بین الوهیت و ازلیت و واقعیت, رابطهای ضروری برقرار ساخت و هم او بود که دانش را از پندار تمیز داد و در باب نسبی بودن ادراکات سخن گفت .زندگی, نگرش اجتماعی و سیاسی, نوشتهها و نظریات این فیلسوف در بخش دوم کتاب آمده است .