'موضوع اصلی کتاب فرهنگ و امپریالیسم, این نکته را در بر دارد که در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که قدرتهای اروپایی امپراتوریهای بزرگی را از استرالیا تا هند غربی پایهریزی میکردند, هنرمندان غرب نیز شاهکارهایی همچون منسفیلد پارک, جین آستین یا قلب تاریکی جوزف کنراد و اپراهایی چون آیدای وردی پدید میآوردند که این امپراتوری را نیرو میبخشید و از آن تاثیر میپذیرفت . در عین حال اغلب منتقدان فرهنگی غرب این دو را چیزی جداگانه و بیارتباط با یک دیگر میدانستند .ادوارد سعید به صورتی گسترده این نظر را بررسی کرده و مردود دانسته و ارتباط عام و فراگیر امپراتوری و فرهنگ را در این کتاب نشان میدهد .'نویسنده خود درباره این کتاب میگوید' :حدود پنج سال پس از آن که شرقشناسی در 1978منتشر شده بود, شروع به جمعآوری نظراتی درباره روابط گسترده فرهنگ و امپراتوری کردم ...اولین دستاوردهای من در این زمینه رشته سخنرانیهایی بود که در 86ـ 1985در دانشگاههای امریکا, کانادا و انگلستان ایراد کردم .این سخنرانیها هسته مرکزی این کتاب است که همواره اشتغال ذهنی من بوده ...مقدار قابل ملاحظهای از مطالعات مردم شناسی, تاریخ و بررسیهای منطقهای که در شرقشناسی پیشین محدود به خاورمیانه میشد در اثر جدید به صورتی گسترده از آن بهره برده شده است ...از زمان کنراد تاکنون جهان به نحو شگفتآوری تغییر کرده است .و ساکنان بزرگشهرهای امریکا و اروپا را اغلب هشدار میدهند که آنها مواجه با گروه کثیری مهاجر غیر سفید پوست هستند, هشداری که میگوید اینان در نوبت فهرستی هستند که خواستار است تا صدای اقتدار یافته آنان جهت بازگو کردن داستانشان شنیده شود .حرف من در این کتاب این است که اینان به یمن جهانی شدن امپریالیسم است که در این مناطق مدتهاست که حضور دارند, چشمپوشی یا به نوعی حساب نیاوردن تجارب متداخل غربیها و شرقیها, زمینههای لازم و ملزوم فرهنگی, که در آن استعمارگر و استعمار شده با یک دیگر همزیستی مسالمتآمیز داشته و یا با یک دیگر در خلال پیش قدمیها, یا رقابتهای جغرافیایی, داستانی و تاریخی معاوضه کردهاند, در واقع فراموش کردن جوهر اساسی جهان در قرن پیشین است ...شیوه من در این کتاب این است که تا حد امکان بر آثار به عنوان محصولی بزرگ با خلاقیتی قابل تفسیر مطالعه کنم سپس به عنوان بخشی از رابطه میان فرهنگ و امپراتوری [امپریالیسم] آنها را نشان دهم .اعتقاد من بر این است که نویسندگان به صورت مکانیکی به وسیله ایدئولوژی, طبقات و تاریخ اقتصادی پدید نمیآیند بلکه در عین حال, معتقدم نویسندگان بیش از هر چیز متعلق به تاریخ جامعه خود هستند و با معیارهای متفاوتی از تجربهها و پیشینه تاریخی, جامعه آنها را ساخته و در حال ساختن و شکل دادن آنها است .'...