آفتاب

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

نمایش ۱ تا 25 از ۱,۹۹۳ مقاله

دو جوان با یك باند خرید و فروش ارز همكاری دارند. آن دو ساكی محتوی چهل و پنچ هزار پوند را از هجوم مأموران در می‌برند و و سوسه می‌شوند كه ارز قاچاق را به جیب بزنند. اعضای باند به تعقیب آنها می‌پردازند، یكی را به ضرب چاقو از پا در می‌آورند، اما قبل از آنكه دستشان به دیگری برسد همگی در دام پلیس گرفتار می‌شوند.



انار باغ سید به خاطر تولد نوه‌اش، نذر اهالی روستاست روز مراسم میوه چینی، باغ سید مورد هجوم آتش بی امان دشمن قرار می‌گیرد. فرزند سید كه علی اكبر نام دارد شهید می‌شود. سید اهالی روستا را همراه عروسش گلنار كه حامله است از باغ دور می‌كند. سید در باغ می‌ماند و تصمیم می‌گیرد آن را بازسازی كند. گشتی‌های دشمن به باغ نزدیك می‌شوند وقصد حمله به آن را دارند. سید انار ب...



یك دانشجوی رشته سینما به نام فرشته، مربی خصوصی دختر نوجوانی است به نام عاطفه كه والدینش متاركه كرده‌اند. فرشته كه در جست و جوی موضوعی است برای پایان نامه تحصیلی خود در می‌یابد كه پدر عاطفه باعث شده است كه دخترش وضع روحی نامساعدی پیدا كند. فرشته در پی تحقیقاتی درباره مسئله طلاق به اعضاء خانواده نزدیك می‌شود و موجب می‌گردد كه روابط گسسته خانواده از نو سامان بگ...



”وحید“ كه آرزوهای ناممكنی در سر می‌پروراند با موجودی عجیب به نام پاتال كه از یك كره جغرافیایی بیرون می‌آید آشنا می‌شود. پاتال به شرط آنكه وحید اجازه بدهد او به سرزمین اصلی‌اش باز گردد می‌پذیرد آرزوهای ناممكن اما كوچك او را محقق كند. او و خواهرش به‌جای پدر و مادرشان در می آیند و پدر و مادرشان به جای آنها و هر كدام وظایف دیگری را انجام می دهند، اما در ساعاتی ب...



چهار هواپیما ربا، سه مرد و یك زن، روز پنجم ژوئن، یك هواپیمای ایرانی را می‌ربایند. فرمانده آنها شخصی است به نام فریبرز اتابكی كه در میانه ماجرا وارد معركه می‌شود. دو تن از مسافران، كه بعداً معلوم می‌شود یكی از آنها افسر است، هواپیما رباها را خلع سلاح می‌كنند و در برابر حیرت مسافران هواپیما را به همان مقصدی كه هواپیما ربایان می‌بردند هدایت می كنند. طراحان اولی...



عضو یك گروه اسلامی به نام «احمد» موفق شده است 52 نفر از مأموران امنیتی را كه در چند كشور در میان ایرانیان عضو انجمن اسلامی نفوذ كرده‌اند، شناسائی كند. احمد پس از شناسائی از سوی مأموران امنیتی كیف دستی خود را كه محتوی 52 قطعه نگاتیو عكس‌های مأموران و مقداری پول است با كیف مسافری به نام حسین تعویض می‌كند و می‌گریزد. حسین كه همسری بیمار دارد شرح می‌دهد كه پول‌ه...



مرتضی الفت، كارمند ساده یك اداره كه وضع روحی و مالی ناگواری دارد، موقعی كه در اطراف بازار آزاد ارز برای تعمیر اتوی برقی خانه رفته است در رؤیا می‌بیند كه صاحب پنجاه هزار دلار شده است. او به هر دری می‌زند تا دلارها را به پول رایج تبدیل كند، اما موفق نمی‌شود و هر بار به‌دلیل سادگی و ندانم كاری با مشكلی روبه‌رو می‌شود. وقتی از رؤیای خود بیرون می‌آید و دلاری در ب...



قرار است تیم ملی فوتبال ایران برای انجام بازی‌های آسیائی به خارج از كشور اعزام شود، اما یكی از بازیكنان اصلی تیم به نام مصطفی موسوی اطلاع می‌یابد كه برادرش مرتضی، در جبهه مفقود شده است. او از همراهی با تیم خودداری می‌كند وبرای یافتن مرتضی عازم جبهه می‌شود. مصطفی با كمك هاشم، همرزم برادرش، به محلی كه آخرین بار مرتضی دیده شده است می‌رود، اما پس از درگرفتن ماجر...



همسر ”اعظم“, كه پرستار است، در یك حادثه آتش سوزی دچار بحران روحی شده و در بیمارستان بستری است. جوان ناشناسی به اعظم از طریق تلفن اطلاع می‌دهد كه فرزندش در جاده شمال تصادف كرده است. اعظم هراسان به محل حادثه می‌شتابد، اما در می‌یابد كه خبر دروغ بوده است. در غیاب او فرزندش به خانه می‌آید و پس از اطلاع از ماجرا با موتور سیكلت لاابالی همسایه به دنبال مادر می‌رود...



پیرزنی به نام ”ماه بانو“ به هنگام ترك روستای زادگاهش به یاد می‌آورد كه سال‌ها قبل دكتر سنجر، پس از اتمام تحصیلات به روستا می‌آید تا درمانگاهی احداث كند. دكتر به ماه بانو، كه شوهرش را از دست داده علاقه دارد. ماه بانو به او روی خوش نشان نمی‌دهد. از طرف دیگر مقرب السلطان، بزرگ مالك روستا، می‌كوشد تا سنجر را به‌سوی خود جلب كند. او دختر عقب مانده‌اش را به ازدواج...



عبدالله جوان ماهیگیری است كه توشه سفر می‌بندد تا به شهری به‌نام ماسو برود. او با كاروانی همراه می‌شود كه همسر حاكم «گازرگاه» و پیشكارش با آن سفر می‌كنند. آنها صندوقچه‌ای همراه دارند كه محتوی جواهری قیمتی است. همسر حاكم صندوقچه را برای حفاظت به عبدالله می‌سپارد. از آن پس جادوگری به نام هرماس در صدد بر می‌آید تا عبدالله را بفریبد و صندوقچه را برباید، اما عبدال...



پیرمردی به‌نام جواد جلالی با داشتن چند فرزند و نوه بر اثر تشویق دوستان تصمیم می‌گیرد پس از سی سال كه از فوت همسرش گذشته از نو ازدواج كند. او با پیرزنی كه همسن و سال خود اوست، آشنا می‌شود. آن دو به رغم مخالفت فرزندان و آشنایان پای سفره عقد می‌نشینند.



زن و شوهر جوانی برای معالجه دختر افلیج خود، سحر،‌كش مكش دارند. مرد كه در مضیقه مالی است امیدی به بهبودی دختر ندارد. در همین گیر و دار یكی از دوستان مرد، كه كارگردان تآتر است، او را ترغیب می‌كند كه در نمایشی كه در دست اجراء دارند نقش مهمی را به‌عهده گیرد. مرد جوان كه مدتی است خانه را به قهر ترك كرده، در شب افتتاح نمایش از همسر و دخترش دعوت می‌كند تا در سالن ن...



مادر لیلا و بهرام قرار است با گرفتن وام مسكن و خریداری یك خانه بچه‌هایش را از دردسرهای صاحب‌خانه‌شان، خورخور، نجات دهد. اما عجوزه كه بیرون از شهر زندگی می‌كند و نمی‌خواهد آنها روی آرامش به خود ببینند پسرش، گنجو را وادار می‌سازد تا پول آنها را برباید. بچه‌ها تصمیم می‌گیرند با فروش عروسك‌های خود پول خانه را فراهم كنند، اما گنجو پیش دستی می‌كند و عروسك‌ها را هم...



دو جوان ایلیاتی پس از ترور ناموفق اسفندیار ایلخانی به اعدام محكوم می‌شوند. دو جوان یكی فرزند اسفندیار است و دیگری فرزند مراد میر شكار، كه در پایتخت با معركه گیری روزگار می‌گذراند. مادران دو جوان،‌كه اسفندیار ایلخانی به آنها می‌گوید كه فرزندانشان در لحظه فرار از زندان كشته شده‌اند، با كمك جوانی به نام یعقوب اجساد را از گور خارج می‌كنند و به زادگاه خود می‌برند...



”سیف“ نماینده مالك نمكزاری است كه سرپرستی گروهی كارگر را به‌عهده دارد. او كه تصور می‌كند پدرش به دست كارگران كشته شده است آنها را آزار می‌دهد. ایوب، پیرمردی عارف مسلك، كارگران را از مقابله به سیف منع می‌كند و بر آن است تا واقعیت را برای سیف روشن كند. سیف از كارگران دوری می‌كند، اما با شهادت مردی كه ناظر قتل پدرش به دست خان بوده و با راهنمائی محمد كاظم عاشق ب...



رضا كارگر چاپخانه، پس از فوت مادرش یادگاری‌های مادر و پلاك برادر گمشده اش را بر می‌دارد و در مسافرخانه‌ای ساكن می‌شود. هم اتاقی او جوان جنوبی جنگ زده‌ای است به ناام احمد. بین آن دو روابط صمیمانه‌ای برقرار می‌شود. روز بعد رضا در ساك دستی خود یادگاری‌های مادر را نمی‌بیند. به احمد مشكوك می‌شود. اما احمد او را متقاعد می‌سازد كه ممكن است اشیاء او را افرادی كه برا...



جلال، كه مستخدم خانه دكتر یوسفی است، ناخواسته مرتكب قتل می‌شود و ماجرا را برای دكتر بازگو می‌كند، اما موقع بازجویی دكتر را به عنوان قاتل معرفی می‌كند؛ اما موقع بازجویی دكتر را به‌عنوان قاتل معرفی می‌كند. دكتر به‌دلیل فقدان مدارك تبرئه می‌شود. جلال كه از كرده خود پشیمان است در بحران روحی همسرش را مضروب می‌كند. او ناخواسته جوان دیگری را به نام احمد به قتل می‌ر...



ریحانه به‌دلیل اختلاف با شوهرش، اسكندر، به خانه پدرش باز می‌گردد. برادر او حیدر كه اسباب این ازدواج را فراهم نموده است و مانع وصلت ریحانه با پسر عمویش رضا، بوده است به‌دلیل مشكلات مالی و كنایه‌های مردم نمی‌تواند حضور ریحانه را تحمل كند. تیمور، كه مبالغی پول از حیدر طلبكار است از حیدر می‌خواهد كه با ازدواج او با ریحانه موافقت كند. حیدر به زندان می‌افتد و ریحا...



دكتر شكیبه مؤید پزشك حاذق نازائی،‌ پس از ده سال زندگی مشترك با شوهرش از داشتن فرزند محروم است. آن دو چاره را در این دیده‌اند كه دختری به‌نام لیلا را به فرزند خواندگی بپذیرند؛ اما شوهر او، كه مهندس طراح نساجی است، دختر را به پرورشگاه بازپس می‌دهد. دختر به زن متمولی سپرده می‌شود. مدتی بعد در پی مرگ مادر مهندس و گمشدن لیلا، پس از نصایح بزرگان خانواده زن شوهر كا...



اسد دادوند و نامزدش، شكوه تكاوندی، قرار گذاشته‌اند كه پس از یافتن خانه‌ای اجاره‌ای ازدواج كنند. اسد پس از مدتی تلاش به كمك برادرش، امین، خانه‌ای پیدا می‌كند كه در اجاره مرد عیالواری است به نام گلدوست. گلدوست، كه وضع مالی مناسبی ندارد، قادر نیست خانه جدیدی پیدا كند. او عاقبت پس از كش مكش‌های فراوان و طرح دوستی با اسد خانه را تخلیه می‌كند و به كمك همسر و فرزند...



گروهی راهزن هر سال اهالی روستای ساوالان را غارت می‌كنند. اهالی روستا به توصیه كدخدای عده‌ای مزدور به رهبری دوربوش خان را به كمك می‌طلبند تا با راهزن‌ها مقابله كنند. جوانی به نام سلام نیز به آنها ملحق می‌شود. آنها با استقبال پر شور اهالی ساوالان روبه‌رو می‌شوند. به‌زودی دوربوش خان و گروهش قصد دارند بیش از راهزن‌ها اهالی ساوالان را چپاول كنند با مخالفت اهالی ر...



عزیز سحر خیز، در شب دهم ماه محرم پس از درگیری خیابانی عزاداران با مأموران ارتش، كه برای حمایت از چند آمریكائی مست به خیابان آمده‌اند، از مهلكه می‌گریزد و همسرش را تنها رها می‌كند. او تا سال‌ها بعد از حركت خود احساس پشیمانی و حقارت می‌كند و موفق نمی‌شود فرزندش را كه 16 ساله شده از زیر تاثیر برادر همسرش، نایب، كه عزاداران شب دهم ماه محرم را رهبری می‌‌كرده خارج...



باز پرس احسانی فر با دست بردن در پرونده‌ای ماجرای یك قتل عمد را تبدیل به خودكشی می‌كند. او بر اثر این اقدام ترفیع مقام می‌گیرد، اما خانواده مقتول به نابودی كشیده می‌شوند. هنگامی كه به افتخار ترفیع مقام احسانی فر جشنی بر پا شده است دانشجویی عمل او را یاد آور می‌شود. احسانی فر مراسم را ترك می‌كند و با مرور و بررسی اقدام خود متنبه می‌شود و از احراز مقام جدید تن...



معلمی در یكی از مدارس جنوب شهر مشغول تدریس می‌شود. او از همان ابتدا روابط صمیمانه‌ای با دانش آموزان فقیر برقرار می‌كند. برخوردهائی متفاوت معلم موجب می‌شود كه خبر چینی (ناظم مدرسه) رفتار او رابه سازمان اطلاعات گزارش كند. مأموران امنیت او را دستگیر و مانع از حضورش در كلاس درس می‌شوند.



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۱,۹۹۳ مقاله