آفتاب

ا

ا

نمایش ۱ تا 25 از ۲۰۰ مقاله

اﷲ و لبیک کردن . [ اَل ْ لا هَُ ل َب ْ ب َ / ب ِ ک َ دَ ](مص مرکب ) تضرع و زاری کردن . و رجوع به لبیک شود.



ائباء. [ اِءْ ] (ع مص ) (۱) رجوع به ایباء شود.



ائباب . [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایباب شود.



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است ازدهستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان در یک هزارگزی خاور صیدآباد و شوسه ٔ دامغان به سمنان . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات ، پنبه ، پسته و انگور، و شغل مردم زراعت و گله داری است . راه فرعی بشوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان نمداد بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، در 120 هزارگزی شمال خاوری کهنوج و 4 هزارگزی خاورراه مالرو ریگان به کهنوج . کوهستانی و گرمسیر است . 45 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان زیدآباد بخش مرکزی سیرجان در 18 هزارگزی شمال سعیدآباد و 13هزارگزی باختر راه مالرو زیدآباد - خیرآباد. سکنه ٔ آن 15 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان در 18 هزارگزی جنوب باختری کرمان و 4 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ کرمان - یزد. سکنه ٔ آن 20 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان در 37 هزارگزی جنوب باختری زرند و 20 هزارگزی خاور راه مالرو زرند به رفسنجان . سکنه ٔ آن 15 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از بخش راور شهرستان کرمان در 5 هزارگزی شمال راورو 3 هزارگزی باختر راه فرعی راور به مشهد. سکنه ٔ آن چهار خانوار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان ، در 38 هزارگزی جنوب خاوری مشیز و 3 هزارگزی باختر راه فرعی قلعه عسکر - کرمان . سکنه ٔ آن 6 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان ، واقع در 53 هزارگزی باختر راور، در کنار راه فرعی کوهبنان بکرمان . سکنه ٔ آن 3 خانوار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان انار شهرستان رفسنجان در 75 هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 6 هزارگزی خاور شوسه ٔ رفسنجان به یزد. سکنه ٔ آن 3 خانوار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان در 36 هزارگزی خاور رفسنجان و 22 هزارگزی شمال شوسه ٔ کرمان به رفسنجان . سکنه ٔ آن 2 خانوار است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است کوچک از سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت در 15 هزارگزی جنوب سبزواران در کنار رودخانه ٔ هلیل . سکنه ٔ آن 47 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان نوق شهرستان رفسنجان در 49 هزارگزی شمال باختری رفسنجان در کنار راه مالرو رفسنجان به بافق . جلگه و سردسیر است . سکنه ٔ آن 60 تن هستند که مذهب تشیع دارند و بفارسی سخن میگویند. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پسته و پنبه ، و شغل مردم زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری فهرج و 3 هزارگزی راه فرعی بم به ریگان . جلگه و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 196 تن هستند که مذهب تشیع دارند و به فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات ، محصول آن غلات ، خرما و حنا، و شغل مردم زراعت است ، راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بمپور شهرستان ایرانشهر در 9 هزارگزی خاور بمپور،و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ بمپور به ایرانشهر. جلگه وگرمسیر است . سکنه ٔ آن 200 تن هستند که مذهب تسنن دارند و بلهجه ٔ بلوچی سخن میگویند. آب آن از رودخانه ٔ بمپور، و محصول آن غلات و ذرت ، و شغل مردم زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت رود بخش فهرج شهرستان بم به زاهدان ، در20هزارگزی باختر فهرج و 2 هزارگزی جنوب شوسه ٔ بم به زاهدان . جلگه و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 239 تن هستند که مذهب تشیع دارند و بفارسی سخن میگویند. آب آن از قنات ، و محصول آن غلات ، خرما و حنا، و شغل مردم زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل در 12 هزارگزی باختر بنجار و 5 هزارگزی راه مالرو افضل آباد به زابل . جلگه و گرم و معتدل است . سکنه ٔ آن 985 تن هستند که مذهب تشیع دارند و به فارسی و بلوچی سخن میگویند. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند، و محصول آن غلات و لبنیات ، و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است .راه مالرو دار...



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ غربی شهرستان رفسنجان در 4 هزارگزی باختر رفسنجان و 3 هزارگزی شمال شوسه ٔ رفسنجان به یزد. جلگه و سردسیر است . سکنه ٔ آن 250 تن شیعه هستند که به فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پسته و پنبه ، و شغل مردم زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه شهرستان نیشابور در 21 هزارگزی خاور فدیشه . جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 33 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات ، محصول آن غلات ، و شغل مردم زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان یوسف آباد دوآب پایین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 21هزارگزی جنوب خاوری تربت جام سر راه مالرو عمومی تربت جام به قلعه جام . جلگه و معتدل است و سکنه ٔ آن 145 تن شیعه و حنفی هستند و به فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پنبه ، زیره ٔ سبز، و شغل مردم زراعت و مالداری است . راه فرعی بشوسه دارد. (از فرهنگ...



اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر در 24 هزارگزی جنوب باختری بردسکن و 2 هزارگزی خاور مالرو عمومی بردسکن به نیگنان . جلگه و گرمسیراست . سکنه ٔ آن 31 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات ، و محصول آن غلات و انگور، و شغل مردم زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور در 6هزارگزی جنوب باختری نیشابور. جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 45 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، و شغل مردم زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).



اﷲآباد.[ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس در 4 هزارگزی جنوب باختری طبس و 4 هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی طبس به یزد. جلگه و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 140تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات ، و محصول آن غلات ، پنبه ، جالیزکاری و خرما، و شغل مردم زراعت است . راه مالرو دارد. در تابستان از شهر میتوان ماشین برد. (از فرهن...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۲۰۰ مقاله