ابن امام شلبی
اِبْنِ امامِ شِلْبی، ابو عمرو عثمان بن علی بن عثمان بن الامام الشلبی (د پس از 550ق/1155م)، ادیب و مورخ اندلسی. وی در شلب1 واقع در جنوب غربی اندلس به دنیا آمد. دربارهٔ زندگی او اطلاعات بسیار اندکی در دست است. او خود را با خاندانی از امویان اندلس خویشاوند دانسته است (مقری، 3/335).تحصیلات مقدماتی را نزد پدرش که گویا اهل ع...
ابن امام الکاملیه
اِبْنِ اِمامِ الْکامِلیّه، کمالالدین محمد بن محمد بن عبدالرحمان شافعی (808 -874ق/1405- 1469م)، فقیه، ادیب، محدث و مفسر مصری. او، پدر، نیا و نیای پدرش امامت مدرسهٔ کاملیّه را در مصر به عهده داشتهاند (سخاوی، 9/93).محمد در قاهره متولد شد. مقدمات علوم، نحو، حساب، منطق و اصول فقه را در همانجا فراگرفت و پس از آن فقه را نزد فقیهانی...
ابن امشاطی
اِبْنِ اَمشاطی، مظفرالدین محمود بن احمد بن حسن عینتابی، (د ربیعالاول 902/ نوامبر 1496)، طبیب، فقیه حنفی و ماهر در علوم و فنون متعدد (شوکانی، 2/293). نخستین مورخی که از او نام برده، برهانالدین بقاعی (د 885ق/1480م) از معاصران اوست که سخاوی ( الضوء اللامع، 10/129) - از دوستان نزدیک ابن امشاطی - در گزارش نسبتاً مفصل خود از زند...
ابن ام قاسم
اِبْنِ اُمَّ قاسِم، ابومحمد بدرالدین حسن بن قاسم بن عبدالله بن علی مرادی مصری (د 749ق/1348م)، مفسر، ادیب، نحوی و فقیه مالکی. وی در مصر زاده شد و به مراکش کوچ کرد و تمام عمر را در آنجا زیست و از این رو به مراکشی نیز شهرت یافت (ابن حجر، 2/138؛ ابن جزری، 1/227؛ سیوطی، بغیهٔ، 226). در نسبت وی به ام قاسم گفتهاند که این ز...
ابن ام مکتوم
اِبْنِ اُمَّ مَکتوم، عبدالله یا عمرو بن قیس بن زائده (ابن هشام، 1/390؛ قس: ابن عبدالبر، 3/997، 998)، از بنی عامر بن لؤی (زبیری، 343؛ قس: ابن حبان، 16)، صحابی، و مؤذن نابینای پیامبر اکرم. گفتهاند که نام وی قبل از گرویدن به اسلام، حصین بود و پیامبر او را عبدالله نام نهاد (همانجا). پدرش، دایی خدیجه همسر پیامبر بود (ابن حزم...
ابن امیر حاج، ابو جعفر
اِبْنِ اَمیرِ حاج، ابوجعفر محمد بن حسین حسینی (د ح 1183ق/ 1769م)، عالم، ادیب و شاعر شیعی مذهب نجفی. نسب وی با 22 واسطه به امام زینالعابدین سجاد(ع) میرسد (مدرس، 7/393). از زادگاه و تاریخ تولد و زندگانی او اطلاع دقیقی در دست نیست، جز اینکه نوشتهاند وی ساکن نجف اشرف بوده و در همان شهر درگذشته است (آقابزرگ، طبقات، 204)....
ابن امیر حاج، ابو عبدالله
اِبْنِ اَمیرِ حاج، یا ابن امیرالحاج ابوعبدالله محمد بن محمد بن محمد بن حسن بن علی بن سلیمان حلبی، شمسالدین (د 879ق/ 1474م)، فقیه، اصولی و مفسر حنفی. از وی به ابن مُوَقَّت (سخاوی، الضوء اللامع، 9/210) و ابوالیمن (کوپریلی، 1/259، شم 606) نیز یاد شده است. سیوطی (ص 161) در سلسله نسب وی نام علی را ذکر نکرده است. ابن امیر ح...
ابن امیر غرب
اِبْنِ اَمیرِ غَرْب، حسین بن خضر بن محمد بن حجی بن کرامهٔ بن بُحتر بن علی، ملقب به ناصرالدین و معروف به ابن امیر الغرب (668 -751ق/1270-1350م)، از امیران تنوخی خاندان کرامه در بیروت (مقریزی، 2/834). منابع موجود نام و نسب او را به گونههای دیگر نیز ضبط کردهاند. نورالدین شهید محمود بن زنگی (541 - 549ق/ 1146-1174م) از اتابکان...
ابن امیل
اِبْنِ اُمَیْل، ابوعبدالله محمد بن امیل بن عبدالله بن امیل تمیمی معروف به حکیم صادق، از بزرگان دانش کیمیای رمزی و باطنی در سدهٔ 4ق/10م. سالهای زندگی و سرگذشت او چندان روشن نیست، اما سخنان خود وی در کتاب بسیار معروف الماء الورقی و الارض النجمیهٔ تا حدودی دوران زندگیش را مشخص میسازد. از جمله آنکه وی یک بار با ابوالقاسم...
ابن امین
اِبْنِ اَمین، ابواسحاق ابراهیم بن یحیی بن ابراهیم بن سعید (ح 489-544ق/1096- 1149م)، فقیه، محدث، مورخ و لغت شناس. او در قرطبه (کردوا) که در آن ایام مرکز تجمع دانشمندان و فقیهان و محدثان بود، به دنیا آمد. ابن امین از ابومحمد عبدالرحمان بن عتاب، ابوبکر ابن عربی، ابوالولید بن رشد، ابوالحسن بن عفیف، ابوالقاسم بن صواب و ابوا...
ابنان
اِبْنان (الابنان)، نک: ابن عامر و ابن کثیر. </p>
ابن انباری، ابوالبرکات
اِبْنِ اَنْباری، یا انباری، ابوالبرکات عبدالرحمان بن محمد، کمالالدین (گاه: کمال) (4 ربیعالثانی 513 - 9 شعبان 577ق/15 ژوئیهٔ 1119- 18 دسامبر 1181م)، نحوی، لغتشناس و نیز فقیه و محدث. در انبار نزد پدر و خلیفهٔ بن محفوظ حدیث شنید و از آنان روایت کرد (ذهبی، سیر، 21/114؛ سیوطی، 2/86؛ قس: ابن دبیثی، 239). بسیار جوان بود که به بغداد ر...
ابن انباری، ابوبکر
اِبْنِ اَنْباری، ابوبکر محمد بن قاسم انباری (رجب 271- ذیحجهٔ 328 ژانویهٔ 885م - سپتامبر 940)، ادیب، نحوی، لغتشناس، مفسّر و عالم به علم قرائات. وی را گاه انباری میخوانند، اما غالباً لفظ ابن را بر آن میافزایند، شاید بیشتر به آن جهت که از پدر، ابومحمد قاسم بن محمد انباری (د 304ق/916م) بازشناخته شود، زیرا ابومحمد نیز چون فرزند، خ...
ابن اهتم
اِبْنِ اَهْتَم، خالد بن صفوان بن عبدالله بن اهتم مِنْقَری تمیمی (د 135ق/753م)، خطیب و سخنور بنام عرب در دورهٔ تابعین. ابن خلکان (3/12) خالد را از ذریهٔ عمروبناهتم که از اصحاب پیامبر(ص) بوده، برشمرده است، زیرا او و برخی دیگر از مآخذ (یاقوت، 11/24) در سلسله نسب او نام عمرو را بین نام عبدالله و اهتم نهادهاند، حال آنکه مآخذ...
ابن اهدل ، ابوبکر
اِبْنِ اَهْدَل، ابوبکر بن ابیالقاسم بن احمد بن محمد یمنی (984- 1035ق/1576-1626م)، زاهد، مدرس، مفتی و شاعر، وی از خاندان اهدل بود که در تاریخ به تصوف و تفقه شهرت دارند و سلسله نسبش با اختلاف روایات، به عون بن موسی کاظم(ع) میرسد (محبی، 1/64، 67). خود وی زندگی نامهاش را در کتابی به نام نفحهٔ المندل درج کرده و در آن زا...
ابن اهدل، ابو محمد
اِبْنِ اَهْدَل، ابومحمد، یا ابوعلی حسین بن عبدالرحمان بن محمد ملقب به بدرالدین و معروف به ابن اهدل از سادات حسینی (ح 779- 855ق/1377-1451م)، فقیه، متکلم، محدّث و مورخ اشعری - شافعی یمنی. سخاوی در الضوء الّلامع (3/145) نسب وی را با 23 واسطه به حضرت علی بن ابی طالب(ع) رسانده و تصریح کرده است که وی در قحزیه واقع در غ...
ابن ایاز
اِبْنِ اِیاز، ابومحمد جمال الدین حسین بن بدر بن ایاز (د 681ق/ 1282م)، از علمای نحو. از زندگی او هیچ نمیدانیم. کسانی که او را دیدهاند، نیز اطلاع روشنی از احوال او ندادهاند. شرف دمیاطی (د 705ق/1306م) که در 650ق/1252م در بغداد بوده، او را در زیّ سپاهی زادگان دیده است که نزد سعد بیّانی علم نحو میآموخته است (سیوطی، 1/532، 5...
ابن ایاس
اِبْنِ اِیاس، یا اَیاس (در گویش عامیانه)، ابوالبرکات محمد بن احمد بن اِیاس ناصری حنفی (6 ربیعالا¸خر 852 - پس از 928ق/9 ژوئن 1448- 1522م)، مورخ مصری. نیای پدری او، فخری اِیاس (د 853ق/1449م) که از ممالیک سلطان ظاهر برقوق بود و به نام یا لقب نخستین صاحب خود، «من جنید» خوانده میشد، در دولت الملک الناصر فرج به منصب دواداری...
ابن ابیک
اِبْنِ اَیْبَکْ، ابوالحسین احمد بن ایبک بن عبدالله، ملقب به شهابالدین حسامی دِمیاطی (700- 749ق/1301- 1348م)، مورخ و محدث مصری. وی در شهر دمیاط مصر متولد شد و همانجا نشو و نما یافت. ابتدا از احمد بن عبدالرحیم و حسن بن عمر کردی و شهدهٔ بنت الحصنی وست الوزراء و سپس در اسکندریه از ابراهیم غرافی حدیث شنید. آنگاه به مطالعه و برگ...
ابن ایوب
اِبْنِ اَیّوب، جمالالدین عبدالله بن علی بن یوسف بن علی بن محمد قادری مخزومی (782- 868ق/1380-1463م)، پزشک و محدث شافعی مذهب دمشقی، جد بزرگ او یوسف بن علی، به علت مصائبی که بر او وارد آمد، ایوب لقب گرفت. از این رو بازماندگان او به ابن ایوب شهرت یافتند (سخاوی، 5/36). عبدالله در دمشق زاده شد و رشد یافت و دانش آموخت و...
ابن بابشاذ
اِبْنِ بابْشاذ، ابوالحسن طاهر بن احمد (د 469ق/1076م)، از بزرگترین علمای نحو در مصر (ابن انباری، 432؛ ذهبی، سیر، 18/439). اصل او را از دیلم دانستهاند (ابن خلکان، 2/515). نام نیای وی این انتساب را تأیید میکند، زیرا بابشاذ از نامهای کهن فارسی است (نک: یوستی، .(55 خاندان وی که گویا تجارت مروارید میکردند، به مصر رفتند و در آنجا اق...
ابن بابک
اِبْنِ بابَک، ابوالقاسم عبدالصمد بن منصور بن بابک شاعر عهد دیلمیان (د 410ق/1019م). از نام نیایش بابک چنین برمیآید که از خاندانی ایرانی بوده است (قس: لغت نامهٔ دهخدا)، اما خُضیر او را عربی پاکنژاد از قبیلهٔ سلیم که شاخهای از عدنان است پنداشته (کحاله، 382، به نقل از المورد ). چون وی بخشی از هر سال را در بغداد میگذرانید و د...
ابن بابویه، ابوالحسن
اِبْنِ بابِویهْ، ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (د 329ق/941م)، فقیه، محدث شیعی و مرجع مردم قم و اطراف آن. بابْوَیْه یا بابُویه که نام جد بزرگ اوست، یک نام کهن ایرانی و سامی است که در روزگار پس از ظهور اسلام نیز افرادی به این نام موسوم بودهاند (یوستی، .(55 ابن بابویه مؤسس خاندانی دانشور بوده است که...
ابن بابویه، ابو عبدالله
اِبْنِ بابِویهْ، ابوعبدالله، حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (زنده در 378ق/988م)، فقیه، محدث و متکلم شیعی. معلوم نیست زادگاه وی کجا بوده و در چه سالی متولد شده و یا درگذشته است. از آنجا که پدرش علی بن بابویه جزو برجستهترین فقها و محدثان عصر خویش بوده است، احتمالاً وی از مجلس درس پدر استفاده میکرده است...
ابن بابویه، محمد
اِبْنِ بابِوِیهْ، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، ملقب به شیخ صدوق (ح 305-381ق/ح917-991م)، محدث و فقیه بزرگ شیعهٔ امامیه، شیخ طوسی در اسانید الاستبصار (4/327، 332) از وی با لقب «عمادالدین» یاد کرده است. در مورد زمان و مکان ولادت ابن بابویه اطلاع روشنی در دست نیست. جمعی از نویسندگان قرون اخیر با تکیه بر بر...