آفتاب

کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی



این داستان روایت زندگی یک مرغ دریایی به نام جاناتان است که در تلاش برای یادگیری تکنیک درست پرواز است.

کتاب «جاناتان مرغ دریایی» Jonathan Livingston Seagull نوشته‌ی «ریچارد باخ» در سال 1970 منتشر شد. این داستان روایت زندگی یک مرغ دریایی به نام جاناتان است که در تلاش برای یادگیری تکنیک درست پرواز است. او مرغی بلندپرواز، سرشار از انگیزه، تلاش، شور زندگی و امید است که از رهایی و آزادی سخن می‌گوید. این مرغ استعاره از انسان‌هایی است به دلیل ایده‌ها و نظرهای متفاوتشان از سوی جامعه طرد می‌شوند. او در این داستان با تکیه بر قدرت فردی به آرزوی دیرینه‌اش دست می‌یابد و سرعت‌های غیرقابل باور در پرواز برای مرغان دیگر را تجربه می‌کند.  

«ریچارد باخ» خلبان و نویسنده‌ی آمریکایی براساس سال‌ها تجربه درزمینه‌ی پرواز کتاب صوتی «جاناتان مرغ دریایی» را به نگارش درآورده است. او به زیبایی گفت‌وگوهای ذهنی این مرغ را به نمایش گذاشته و یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های انگیزشی جهان را خلق کرده است. این نویسنده در این اثر جاناتان را بارها در مقابل خودش قرار می‌دهد و جدال‌های درونی و بیرونی او را روایت می‌کند. این مرغ در این داستان به دلیل تفکر متفاوت و منحصربه‌فردش از سوی دوستان و خانواده‌اش طرد می‌شود ولی انگیزه‌اش برای پرواز بهتر را از دست نمی‌دهد. او بارها برای دستیابی به آرزویش تلاش می‌کند و درس‌های عمیقی می‌آموزد. این داستان به‌خوبی نشان می‌دهد انگیزه تمامی ناممکن‌ها را ممکن می‌کند و تلاش و امید از کلیدهای اصلی هر موفقیت است. کتاب صوتی «جاناتان مرغ دریایی» بیش از یک داستان کوتاه است، این اثر جزو مهم‌‌ترین داستان‌های انگیزشی جهان است که به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است. «هال بارتلت » Hall Bartlett کارگردان اهل آمریکا براساس داستان این کتاب فیلم سینمایی با حضور «جولیت میل» Juliet Mills و «هال هالبروک» Hal Holbrook ساخت که در اکتبر سال 1973 اکران شد.

درباره ریچارد باخ


«ریچارد باخ» Richard Bach نویسنده‌ی معروف آمریکایی در 23 ژوئن سال 1936 در ایلینوی به دنیا آمد. او از نوادگان «یوهان سباستیان باخ» آهنگساز برجسته‌ی آلمان بود و از نوجوانی به استعدادش در نوشتن پی برد. او تحصیلاتش را در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به سرانجام رساند و تمام زندگی‌اش را وقف پرواز کرد. او خلبانی حاذق و توانا بود که به هوانوردی بسیار علاقه داشت. او از دهه‌ی هفتاد نوشتن را به‌طورجدی دنبال کرد و با اولین کتابش «جاناتان مرغ دریایی» به شهرت جهانی رسید. «ریچارد باخ» پس از این اثر چندین کتاب دیگر نیز نوشت که در تمامی آن‌ها هم حضور پرواز پررنگ است. «یادداشت‌های مرد فرزانه» و «هیپنوتیزم ماریا» از دیگر آثار او هستند که به فارسی ترجمه شده‌اند.
ترجمه کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی به زبان فارسی

کتاب صوتی کتاب «جاناتان مرغ دریایی» نوشته‌ی «ریچارد باخ» از سوی ناشر صوتی نوین کتاب گویا با صدای مهرداد اسکویی منتشر شده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. این اثر در ایران از سوی ناشرین مختلف و با ترجمه‌های گوناگون چاپ شده است. انتشارات کتاب کوله‌پشتی این اثر را با ترجمه‌ی «حسن نامدار» در سال 1391 منتشر و نشر نی با ترجمه‌ی «کاوه میرعباسی‌» در سال 1395 راهی بازار کرد که نسخه‌ی الکترونیک و صوتی آن‌ها هم در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.

«جمال میر صادقی» نویسنده‌ی ایرانی چندی پیش در یک مصاحبه نقدی نسبت به نام این اثر در زبان فارسی بیان کرد. او بر این باور است ترجمه‌ی صحیح این اثر «جاناتان مرغ نوروزی» است و سیزده ترجمه‌ی موجود از این کتاب همگی با عنوان اشتباه به چاپ رسیده‌اند.

در بخشی از کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی می‌شنویم

هر روز چیزهای بیشتری یاد می‌گرفت. فهمید با شیرجه‌های تند در سرعت‌بالا می‌تواند به ماهی‌های کمیاب و خوشمزه‌ای که در عمق سه متری آب گرد می‌آمدند، دست یابد. به این ترتیب دیگر برای بقا نیازی به قایق‌های ماهیگیری و نان پسمانده نداشت. آموخت در هوا بخوابد و شب هنگام در امتداد باد ساحلی پرواز کند و از غروب تا طلوع آفتاب مسافتی صد و شصت کیلومتری را بپیماید. با همان تسلط درونی‌اش، می‌توانست در میان مه غليظ دریا پرواز کند، از مه بگذرد و به آسمان درخشان و زیبا برسد... در حالی که در همان زمان سایر مرغان، روی زمین به سر می‌بردند و جز مه و باران نصیبی نداشتند. او آموخت سوار بر بادهای مرتفع، بر فراز سرزمین‌های دور، پرواز و از حشرات لذيذ تغذیه کند.

آنچه روزی برای فوج مرغان آرزو داشت، حال خود به‌تنهایی به دست آورده بود .پرواز را آموخت و افسوس بهایی را که برای آن پرداخته بود، نمی‌خورد .جاناتان دریافت که یکنواختی، ترس و خشم دلیل کوتاهی عمر مرغان است و با بیرون راندن این پندارها از ذهنش، به‌واقع زندگی طولانی و مسرت بخشی را برای خود رقم زد.

آنگاه در آن شامگاه آن درآمدند و جاناتان را در آسمان محبوب خود در حال پروازی دل‌نشین یافتند. دو مرغی که کنار بال‌های او پدیدار شدند، چون نور ستارگان درخشان بودند و نوری که از آن‌ها می‌تابید، در آسمان باشکوه شب، تلالویی دلپذیر و محبت‌آمیز داشت. اما زیباتر از همه، مهارتشان در پرواز بود. نوک بال‌هایشان درست در سه سانتیمتری نوک بال‌های او قرار داشت.

جاناتان، بدون هیچ کلامی آنان را آزمود، آزمونی که تا به حال هیچ مرغی از سر نگذرانده بود. بال‌هایش را چرخاند و قبل از اینکه بی‌حرکت بماند، سرعتش را تا یک کیلومتر در ساعت کاهش داد. دو مرغ نورانی همراه او به نرمی سرعتشان را کم کردند و در جا بی‌حرکت ماندند. آنان پرواز آرام را بلد بودند.

جاناتان بال‌هایش را جمع کرد، چرخید و به حالت شیرجه با سرعت سیصد کیلومتر در ساعت درآمد. آن دو نیز با آرایشی بی‌نقص، به‌سرعت همراه او سرازیر شدند.

سرانجام جاناتان با همان سرعت، حرکت مستقیم خود به‌سوی بالا را تبدیل به چرخش عمودی ممتدی کرد. آن دو نیز همراه او چرخیدند و لبخند زدند.

جاناتان حالت عادی پرواز به خود گرفت و پیش از آنکه سخنی بگوید، مدتی خاموش ماند. آنگاه گفت: « بسیار عالی! شما کی هستید؟

 « ما از فوج توییم جاناتان، ما برادران توییم...» صدایشان آرام و استوار بود. «... آمده‌ایم تو را بالا ببریم، به خانه.»



صوت ها را گوش دهید
مرورگر خود را بروزرسانی کنید


وبگردی