آفتاب

مدیریت دانش



کتاب حاضر تحت عنوان مدیریت دانش در نظام بانکداری حاصل و نتیجه تحقیقات نویسـنده در بانکهای چند کشور اروپایی و چند بانک ایرانی و تجربیـات شخصـی درخـدماتی کـه در بانک انجام داده است . طبیعی است که هر مدیر و سازمان موفق از آن جمله بانکها که مـورد توجـه ایـن کتـاب است باید بتوانند سازمان خود را به سوی آینده ای موفقیـت آمیـز هـدایت و رهبـری نماینـد.

 موفقیت و کامیابی در این راه پرتلاطم و پیچیده و ناپایدار در گـرو توانمنـدی و دانشـمندی در شـناخت نـرم ،مدیران و کارکنان آن در شناخت خـود افزارهـا و سـخت افزارهـای مـورد استفاده به طور صحیح و آگاهانه و بالاخره بـه درک و شـناخت درون سـازمان و بـه دنیـای بیرون و اطرافشان بستگی دارد،.
دنیایی پیچیده و انباشته از ظرافتها سـردرگمی ها ،ناپایداریها، تغییرات مکـرر و لحظـه ای و سـرانجام واقعیتهـای انکارناپـذیر اسـت.
همـۀ اینهـا ارتبـاط بـه شــناختن و دانــش دارد.
از طرفــی گســتردگی بانکهــای امــروزی بــا انبــوهی از،دانســتن مراجعه تصـویری پیچیـده و گـاهی ، کنندگان و اعضاء و مشتریها و پراکنده در سراسر جهان ناشناخته فراروی مدیران و کارکنان قرار می آنها نمی دهد توانند نادانسـته رویکـردی سـاده در برابر مراجعه کنندگان که تقاضاها و خواسته های متفاوت دارند قراردهند  بلکـه بایـد تمام رمز و رموز کار و پیچیدگیهای آن و پیشنهاد راهکارهای متفاوت به آنهـا ارائـه دهنـد که تمام این اتفاقات در صورت شناخت و داشتن دانش لازم میسّر است.
همانطور که گفته شد در،یکی از ابزارها و لوازم ضروری برای پاسخ درست و صحیح ، جهت حفظ و حراست از داراییها و منابع بانک و همـانطور منـافع مشـتریها و اربـاب رجـوع  دانش و سهیم کردن آنها با سایر کارکنـان اسـت.
درگذشـته یکـی از سیسـتم های، شناخت اساسی برای برطرف کـردن نارسـائیها در بانکهـا سیسـتمی بـود بـه نـام سیسـتم پشـتیبانی درتصمیم گیری (1970)،اما برای ایجاد این سیستم بانکها و سازمانها مجبور بـه ایجـاد سیسـتم تنهـا بـه اسـتفاده از اطلاعـاتی کـه در MIS گردیدند. اسـتفاده  از (MIS)اطلاعات مدیریت کتابها یا بخشنامه ها و یا روزنامه ها و رسانه های جمعی بود می پرداخت.
بعـدها دانشـمندان و بانکداران متوجه شدند که این داده ها و اطلاعات برای تصمیم گیری صـحیح کـافی نیسـت زیرا از ارزشها و دانشها و تجربیاتی که در ذهن مدیران و کارکنان در طول سالهای متمـادی نقش بسته است.
هیچگونه بهره برداری نمی شود؛ بنابراین به پدیدة دیگـری برخـورد کردنـد که هیچگاه از تجمیع اطلاعات، داده ها دانستنهیها ارزشها و تجربیاتی که در ذهن مـدیران و ، کارکنان وجود دارد اســتفاده نمــی شود،بنــابراین ســعی کردنــد کــه اطلاعــات موجــود دانسته ها تجربیات، ارزشها و آنچه که بالقوه در ذهن کارکنان و مدیران وجـود دارد،همه را به فعل تبدیل کرده جمـع آوری و ایجـاد کننـد و تحـت عنـوان دانـش مـدیریت یـا بهتـر بگوییم مدیریت دانش نامگذاری کنند.




وبگردی