يک روش مناسب اين است که ابتدا حالت عمومى بيمار مشاهده شدهو سپس دستهاى او بررسى شوند. بسيارى از بيمارىهاى سيستميک در دستها آثارى بهجاى مىگذراند (سيروس کبدي، هيپروتيروئيديسم، بيمارى رينود، نارسائى ريوي، بيمارى قلبي، و اختلالات تغذيهاي).
مقايسه دو طرف بدن معمولاً ناهنجارىهاى خاص را آشکار مىسازد. افتادگى خفيف يک پلک را که در سندرم هورنر ديده مىشود، مىتوان با مقايسه دقيق با سمت مقابل تشخيص داد.
با مشاهده پستان در خانمها، بهخصوص هنگامى که بيمار دستها را بالا و پائين مىبرد، مىتوان فرورفتگى پوست را که نشاندهندهٔ کارسينوم انفيلتراتيو مىباشد کشف کرد که در لمس بهزحمت پيدا مىشود.
در جراحى سمع شکم و عروق محيطى کاملاً ضرورت است. نوع ايلئوس و ضايعات مختلف عروقى را مىتوان با سمع تشخيص داد. در انسداد شاخهٔ سلياک، ممکن است در سمع اپىگاستر، سوفل شنيده شود. مشاهدهٔ رکتوم توسط رکتوسيگموئيدوسکوپ، در حال حاضر قسمتى از معاينه کامل فيزيکى بهشمار مىرود. هر جراح بايد با نحوهٔ کار با افتالموسکوپ و سيگموئيدسکوپ آشنا باشد و از آنها مرتباً در معاينه فيزيکى کامل استفاده نمايد.
معاينه فيزيکى اورژانس
در يک مورد اورژانس، برحسب شرايط، در معاينه فيزيکى معمول تغييراتى داده مىشود.
اگر بيمار نفس نمىکشد، انسداد راه هوائى را بايد با قرار دادن انگشتها در دهان و جلو کشيدن زبان رد کرد. اگر بيمار بيهوش است، يا ضربان قلب وجود ندارد، بايد احياء قلبى آغاز گردد.
خونريزى خارجى جدى از اندام بايد توسط بالا بردن اندام و اعمال فشار کنترل شود. بهندرت لازم است از تورنيکه استفاده شود.
هر فرد درجار تروماى غيرنافذ ماژور، مشکوک به صدمهٔ مهرهها است که مىتواند به آسيب نخاعى منجر شود، مگر اينکه مصدوم بهطور ناگهانى جابهجا نشود.
بعضى از آسيبها بهقدرى تهديدکنندهٔ حيات هستند که حتى قبل از انجام معاينه فيزيکى سريع بايد اقدام درمانى انجام شود. زخمهاى نافذ قلب، زخمهاى باز و مکندهٔ (Sucking) قفسهٔ سينه، و خونريزى شديد خارجي، همگى قبل از انجام معاينه فيزيکى نياز به اقدام درمانى اورژانس دارند.