سازمان آموزش و پرورش ايران را مىتوان در دورانهاى مختلف بهشرح زير بررسى کرد:
۱. سازمان آموزش و پرورش ايران در دوران پيش از اسلام
۲. سازمن آموزش و پرورش ايران در دوران اسلامى تا انقلاب مشروطيت
۳. سازمان آموزش و پرورش ايران از انقلاب مشروطيت تا انقلاب اسلامى
۴. تغييرات سازمان آموزش و پرورش ايران بعد از انقلاب اسلامى تاکنون.
نظر به اينکه ويژگىهاى نظام آموزش و پرورش و تحولات آن در تاريخ آموزش و پرورش در ايران و اسلام به تفصيل مطرح مىشود، در اين کتاب به ذکر سازمان آموزش و پرورش ايران به سبک جديد، عمدتاً پس از انقلاب مشروطيت بهوجود آمد. مطالعهٔ اين سازمان و سير تحول آن در دو قسمت سازمان ادارى و آموزشى حائز اهميت است. نظر به اهميت سازمان، هريک از دورههاى تحصيلى و قوانين آموزشى مربوط به آن و شرايط انتخاب و انتصاب مديران هر دوره اين موضوع بحث خواهد شد.
قانون تأسيس وزارت علوم و آموزش عالى
اين قانون در بهمن ماه ۱۳۴۶ در ده ماده و سه تبصره به تصويب رسيد و براى اولين بار وظايف مربوط به آموزش عالى از وزارت آموزش و پرورش جدا و به وزارتخانهاى بهنام وزارت علوم و آموزش عالى واگذار شد.
در ماده دو اين قانون آمده است:
کليه وظايف و اختيارات وزير آموزش و پرورش در شوراى مرکزى دانشگاهها و هيئتهاى امناء دانشگاهها يا دانشکدهها و مؤسسات آموزش عالى به وزير علوم و آموزش عالى محول گرديده است.
در ماده يک اين قانون، براى وزارت علوم و آموزش عالى وظايفى تعيين شده است که عبارتند از:
۱. تعيين هدفهاى علمي، تحقيقاتى و آموزشى
۲. تهيه و تنظيم برنامههاى مربوط به علوم و پژوهشهاى علمى و آموزش عالى با توجه به نيازمندىهاى کشور
۳. نظارت بر امور دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى
۴. صدور اجازهٔ تأسيس و توسعهٔ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى
۵. ارزشيابى مدارک تحصيلى صادره از مؤسسات عالى خارج از کشور
۶. تعيين خط مشى کلى در مورد اعزام دانشجو به خارج از کشور
۷. ادارهٔ امور نمايندگى ثابت ايران در يونسکو
قانون تشکيل شوراهاى آموزش و پرورش منطقهاى
با وجود تأکيدهاى مکرر براى مشارکت مردم در ادارهٔ آموزش و پرورش کشور و لزوم رعايت مقتضيات مناطق مختلف در برنامهريزى آموزشى - در قوانين مختلف از جمله قانون اساسى معارف تا سال ۱۳۴۸ - وزارت آموزش و پرورش در اين زمينه اقدام زيادى بهعمل نياورده است.
در سال ۱۳۴۸ اولين گام در جهت واگذارى برخى از امور آموزش و پرورش به مناطق برداشته شد و قانونى بهنام قانون تشکيل شوراهاى آموزش و پرورش منطقهاى از تصويب مجلس گذشت. در مورد اهداف و وظايف مطرحشده در اين قانون در قسمت شوراها بحث خواهد شد.
تأسيس وزارت علوم
چند سال پس از تأسيس دارالفنون در سال ۱۳۶۸ ق (۱۲۳۰ ش) دولت، وزارتخانهاى بهنام وزارت علوم تأسيس کرد تا امور تعليم و تربيت کشور در اين وزارتخانه، برنامهريزى و اداره شود.
تأسيس وزارت علوم را در سال ۱۲۷۲ ق (۱۲۳۴ ش) بايد نخستين اقدام دولت ايران براى ادارهٔ آموزش و پرورش کشور بهصورت رسمى دانست. بنابراين از اين تاريخ بهبعد هرسال بودجهٔ آموزش و پرورش افزايش يافت و بهتدريج مسئوليتهاى بيشترى برعهدهٔ دستگاه مرکزى آموزش و پرورش گذاشته شد. نظر به ارتباط و پيوستگى امور دارالفنون با وزارت علوم، رئيس دارالفنون بهسمت وزير علوم و معاون آن در مقام معاونت وزارت علوم منصوب شد.
عليقلى ميرزا اعتضادالسلطنه، اولين وزير علوم و رئيس دارالفنون، مدت وزارت وى حدود بيست و دو سال بوده است.
سازمان ادارى وزارت علوم
سازمان ادارى اين وزارتخانه شامل ادارهٔ مدارس، ادارهٔ اوقاف، ادارهٔ مطبوعات، ادارهٔ حفريات موزه، ادارهٔ مطبعهٔ دولتى و ادارهٔ آبنيهٔ عتيقه بوده است. وجود ادارات مذکور نشاندهندهٔ وظايف متعددى است که در آغاز، وزارت علوم برعهده داشته است و اين وزارتخانه علاوه بر ايجاد و توسعهٔ مدارس و توجه به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، امور ديگرى مانند اوقاف، مطبوعات و غيره را عهدهدار بوده است. با تأسيس وزارت علوم و براساس سياستهاى اين وزارتخانه، مدارس متعددى در شهرهاى بزرگ ايران بهصورت دولتى و غير دولتى بهوجود آمد.
وزارت معارف، اوقاف و صنايع مستظرفه
پس از انقلاب مشروطيت و تصويب قانون اساسى و متمم آن و تشکيل وزارتخانههاى متعدد، نام وزارت علوم به وزارت معارف، اوقاف و صنايع مستظرفه تغيير يافت. براى ادارهٔ اين وزارتخانه در سال ۱۳۲۸ ق (۱۲۸۸ ش) قانونى از مجلس گذشت و بهموجب آن ساختار ادارى آموزش و پرورش مشخص شد، همچنين در سال ۱۳۲۹ ق (۱۲۸۹ ش) قانون اساسى معارف (فرهنگ) از تصويب مجلس گذشت و براساس مفاد آن ساختار آموزشى و سياستهاى لازم در مورد نظام رسمى آموزش و پرورش کشور تعيين و اعلام گرديد.
قانون ادارى وزارت معارف
قانون ادارى معارف، مصوب ۱۲۸۹ ش اولين قانون در زمينهٔ آموزش و پرورش است که به سازمان و تشکيلات ادارى آموزش و پرورش اختصاص يافته و براساس آن، سازمان و تشکيلات ادارات مرکزى و وظايف آنها مشخص شده است.
قانون ادارى معارف در سه بخش تدوين گرديده است:
۱. ترتيب شعبههاى ادارات مرکزى
۲. وظايف وزير و اعضاء ادارات
۳. ترتيب ادارات معارف و اوقاف در ولايات و ايالات
در مادهٔ اول اين قانون آمده است ، ادارات وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه از قرار ذيل است:
دايرهٔ وزارت مشتمل بر وزير و کابينهٔ وزير، مديرکل، ادارهٔ تعليم عمومي، ادارهٔ معارف، ادارهٔ اوقاف، دايرهٔ تحقيقات، دايرهٔ تفتيش، دايرهٔ محاسبات و هيئت شوراى معارف.
سادهبودن ساختار سازماني، وجود روابط منطقى بين ادارات، اهميت دادن و مقدم داشتن امور فنى و آموزشى بر امور ادارى و مالي، توجه داشتن به مشورت و استفاده از تجارب ارزندهٔ صاحبنظران از ويژگىهاى مهم اين تقسيمبندى است.