او فرزند ناصرالدين‌شاه و بيمار و ناآگاه از وضع دنيا بود. مدت ۷ ماه از ابتداى سلطنت او، امين‌السلطانِ مستبد و مخالف دموکراسى همچنان صدراعظم بود. پس از او امين‌الدوله که شخصى اصلاح‌طلب بود به صدرات گزيده شد و اقداماتى نيز انجام داد ولى پس از چندى صدرات مجدداً به امين‌السلطان واگذار شد، او همچنان به قرض کردن او روس و انگليس و گروگذاردن منابع درآمد کشور به آنها ادامه داد، در نتيجه اوضاع اقتصادى کشور بدتر و نفوذ دولت‌هاى فوق در کشور، بيشتر شد. در ۱۹۰۱ يک انگليسى موسوم به ويليام ناکس دارسى امتياز نفت سراسر ايران به‌جز ۵ ايالت شمالى را به‌دست آورد. پس از او عين‌الدوله که وى نيز مستبد و مخالف اصلاحات بود به صدارت رسيد. در اواخر ۱۳۲۲ عده‌اى از اصلاح‌طلبان انجمن مخفى تشکيل دادند که آقاسيد‌محمد ‌طباطبائى از علماء تهران نيز با ايشان همراهى کرد. در اوايل ۱۳۲۳ انتشار عکس مسيو و نوز رئيس بلژيکى گمرک در لباس علماء باعث هياهو و مخالفت بسيار شد ولى عين‌الدوله به اين هياهو توجهى نکرد.

مشروطيت

وضع بد اقتصادى و گرسنگى و ستم از سوئى و آشنا شدن گروه‌هائى از مردم با افکار جديد و شيوهٔ زندگى مردم در اروپا باعث ضرورى‌تر شدن تغييرات در ايران بود. در اين حين امپراتورى روسيه در جنگ با دولت کوچک آسيائى ژاپن شکست خورد و به‌دنبال آن انقلاب ۱۹۰۵ روسيه رخ داد. اين انقلاب باعث تکان جامعهٔ آمادهٔ انفجار ايران شد. بخش قابل توجهى از افکار انقلابى و اصلاح طلبانه از طريق نشرياتى که در شهرهاى مختلف قفقاز چاپ مى‌شد به ايران مى‌رسيد. روزنامهٔ طنزآميز ملانصرالدين از اين نشريات بود که تأثير مهمى در جهت روشنگرى داشت. انتشار اين نشريه نه فقط براى قفقاز و ايران بلکه براى جهان شرق داراى اهميت بسيار بود.


روزنامهٔ ارشاد نيز در باکو چاپ مى‌شد که داراى اهميت کمترى از روزنامهٔ ملانصرالدين بود. انتشار عکس مسيونوز باعث سر بازکردن اين نارضايتى شد. با بى‌توجهى عين‌الدوله مخالفت علماء و تجار با او بالا گرفت. تجار که سياست‌هاى نوز مانع رشد و فعاليت‌ آنها بود خواهان اخراج نوز و کارمندان بلژيکى از پست‌هاى دولتى و عزل علاءالدوله حاکم تهران شدند و به تعرفه‌هاى وضع شده از سوى نوز اعتراض کردند و خواهان ايجاد عدالتخانه شدند. عين‌الدوله عده‌اى از علما را تبعيد کرد. گروهى از تجار و کسبه و طلاب در اعتراض به عين‌الدوله و اوضاع کشور در مسجد شاه تهران و سپس در حضرت‌عبدالعظيم متحصن شدند و خواهان عزل عين‌الدوله شدند، شاه‌عين‌الدوله را عزل نکرد ولى وعدهٔ تأسيس عدالتخانه را داد. خشونت بيشتر عين‌الدوله سبب مهاجرت علما به قم شد، عده‌اى نيز در سفارت انگليس متحصن شدند. در اين دوره دولن انگليس که از افزايش نفوذ دولت روسيه در دربار ايران (به‌دنبال واقعهٔ رژي) ناراضى بود، پذيرائى متحصنين گشت تا دربار را وادار به تغيير رويه نمايد. پس از تهران ناآرامى به ساير شهرها رسيد و تظاهر کنندگان خواهان تدوين قانون‌اساسى و تشکيل مجلس قانونگذارى شدند. اين کشمکش به عزل‌عين‌الدوله و صدرات نصرالله‌خان نائينى مشيرالدوله انجاميد.


مظفرالدين‌شاه در ۱۴ جمادى‌الثانى ۱۳۲۴ فرمان تأسيس مجلس شوراى ملى را امضاء نمود ولى چون از پاره‌اى جهات مفاد فرمان مبهم بود، دو روز بعد در نامه‌اى تشکيل مجلس شوراى ملى را با تکيه به‌نام تودهٔ مردم مورد تأکيد قرار داد. مهاجران از قم و حضرت‌عبدالعظيم بازگشتند. در ۲۷ جمادى‌الثانى مجلس موقتى براى تنظيم نظامنامهٔ انتخابات تشکيل شد و در ۱۸ شعبان اولين مجلس شوراى ملى ايران تشکيل و قانون اساسى تدوين گرديد. در اين دوره بيشتر نمايندگان از تهران عمدتاً از اصناف بودند. در ۱۴ ذى‌القعده قانون‌اساسى مشروطيت ايران به‌امضاء شاه و وليعهد وى محمد‌على‌ميرزا رسيد. مظفرالدين‌شاه در روز بعد درگذشت.