از فاطی توسط یکی از برادران آب منگل بهنام منصور هتک حرمت میشود. او پس از نوشتن نامهای به مادر و داییاش خودکشی میکند و در بیمارستان جان میسپارد. فرمان، برادر بزرگ فاطی پس از مطلع شدن از موضوع به دکان برادران آب منگل میرود. او توسط دو برادر منصور، رحیم و کریم غافلگیر شده و کشته میشود. قیصر برادر کوچک فرمان از سفر جنوب باز میگردد و به قصد انتقام به سراغ آب منگل میرود. او کریم را در حمام و رحیم را در کشتارگاه از پا در میآورد. سپس به اتفاق ننه مشهدی، رختشوی محلهشان برای زیارت به مشهد میرود. وقتی قیصر از زیارت باز میگردد از خبر مرگ مادرش مطلع میشود و در گورستان به هنگام تدفین مادرش به کمک نامزدش از چنگ مأموران پلیس میگریزد و به واسطه رقاصهای منصور را در ایستگاه راه آهن مییابد و او را به قتل میرساند و سرانجام خودش با گلوله پلیس از پا در میآید.