عادات عادات . (ع اِ) ج ِ عادهٔ. رجوع به عادت و عادهٔ شود : در این دخمه خفته ست شداد و عادکزو رنگ و رونق گرفت این سواد. نظامی .برانداختم دخمه ٔ عاد راگشادم در قصر شداد را. نظامی .و رجوع به عاد شود.