اباحت اباحت . [ اِ ح َ ] (ع مص ) اباحه . مباح کردن . حلال کردن . جائز داشتن . روا شمردن . حلیت . جواز. روائی . دستوری . رخصت . مقابل حَظْر و تحریم و منع : کاین اباحت زین جماعت فاش شدرخصت هر مفلس قلاش شد. مولوی .|| غارت کردن . || از بیخ برکندن . || ظاهر کردن راز.