نویسنده در این کتاب خاطرنشان میکند که'ما در استفاده از اینترنت باید به خاطر داشته باشیم که فرهنگ ما پیش از این دو بار به خاطر وسوسه افلاطونی ـ مسیحی برای تلاش در جهت خلاص شدن از بدنهای آسیب پذیر سقوط کرده و به نیهیلیسم رسیده است. در این بار فعلی در مقابل این وسوسه مقاومت کنیم و بدنهایمان را تصدیق کنیم, نه علی رغم فانی بودن و آسیبپذیری آنها, بلکه به این علت که بدنهایمان, همان طور که نیچه معتقد بود, ما در واقع هیچ چیز نیستیم'. نویسنده در فصل نخست کتاب این نکته را مطرح میسازد که شکل واقعی و حرکت بدنهای نقش تعیین کننده در معنیدار شدن جهان برای ما دارد, چنان که از فقدان تجسد به فقدان توانایی تشخیص مناسبتها و ربطها میانجامد. وی در فصل دوم نیز, ضمن تاکید بر اهمیت واجد مقصود بودن تدریس و یادگیری, نیز شاگردی کردن و نیاز تقلید, خاطرنشان میکند که انسانها بدون درگیری و حضور, قادر به کسب مهارتها نیستند. نویسنده در فصل دوم نیز یادآور میشود که 'فقدان پیوستگی و هماهنگی پس زمینهای که خصوصیت حضور از راه دور است به فقدان درک واقعیت افراد و اشیا میانجامد. وی در فصل چهارم نیز این نکته را مطرح میسازد: 'معنا در زندگیهای ما نیاز به تعهد صادقانه دارد و تعهد واقعی نیز به خطر پذیری واقعی نیازمند است. گمنامی و امنیت [بی دغدغه] تعهدهای مجازی بر روی شبکه, به زندگی بدون معنا منتهی میشود'.