این کتاب مشتمل است بر مجموعهای از تحلیلهای جامعه شناسی درباره پست مدرنیسم که در آن پست مدرنیسم از نظر اجتماعی, تحقیق جامعه شناختی فرهنگ و پایههای اجتماعی ـ طبقاتی آن بررسی میشود. 'این کتاب از سه برنهاد به هم پیوسته و منسجم تشکیل شده است: 1 ـ برنهاد نوع فرهنگی. به این معنی که مدرنیسم نوعی صورتبندی فرهنگی 'گفتاری' است, حال آن که پست مدرنیسم نوعی صورتبندی فرهنگی 'شکلی' است. 2 ـ برنهاد تغییر فرهنگی. یعنی این که مدرن شدن فرایندی مبتنی بر تفکیک فرهنگی است, حال آن که پست مدرن فرایندی است مبتنی بر 'تفکیک زدایی' فرهنگی. 3 ـ بر نهاد قشربندی اجتماعی. به این معنی که مولدان و مخاطبان فرهنگ مدرنیستی و پست مدرنیستی را باید در میان طبقات و خرده طبقات اجتماعی در حال سقوط و ظهور یافت'. در فصل اول درباره این سه برنهاد سخن گفته شده است. فصلهای دوم تا چهارم حاوی کاوشهایی مقدماتی در ماهیت فرهنگی شکلی ـ و پست مدرنیستی ـ در مقابل اشکال مدرنیستی و گفتاری است در فصل پنجم از طریق بررسی آثار ماکس وبر, مدلل شده که خود پیدایش جامعهشناسی جز لاینفک این استقلالیابی تمام عیار است. فصل ششم به تفکیک زدایی پست مدرن همراه با انحلال امر فرهنگی در امر اجتماعی و به محاق رفتن 'هاله' مدرنیستی اختصاص دارد. در فصل هفتم از پست مدرنیسم با عنوان 'رژیم' دلالت 'شکلی' و نه رژیم دلالت گفتاری (مدرنیستی) سخن رفته که درآن دال هم در مدلول و هم در مصداق مضمحل میشود. همچنین در دو فصل 6 و 7 با مثالهایی از سینما, تئاتر, نقاشی و معماری, مفهوم تفکیک زدایی بررسی شده است. فصل هشتم مشتل است بر مقایسه و تحلیل انواع مدرنیسم فرهنگی پاریس و وین و برلین در آغاز قرن بیستم. در فصل نهم, نویسنده از دریچه آثار 'پیربوردیو', مدرنیسم و پست مدرنیسم را تحلیل نموده است. از نظر بوردیو, مدرن شدن فرایند تفکیک و استقلالیابی ساختهای اجتماعی است. هر یک از این ساختها محل منازعه جمعهای ستیزهگر است. بعضی از این گروههای اجتماعی در حال نبرد, به منظور, استقلالیابی مدرنیستی یک ساخت مفروض با هم متحد شدهاند, حال آن که طبقات و خرده طبقات دیگر دارای منافعی ایدهآل و مادی در تفکیک زدایی ساختی هستند.